ياقوت: بدانكه قائلان
به «أمر بين أمرين» در نفى جبر و تفويض مستند شدهاند به اين حديث، با اينكه اين
حديث شريف چنانكه بر نفى جبر و تفويض دلالت دارد، بر نفى اضطرار نيز دلالت دارد،
كما لا يخفى.
و «أمر بين أمرين» ايشان
جبر در اختيار است كه عين اضطرار است و اقرار ايشان به اين معنى در كلام بسيار
است. پس ايشان نيز به اقرار خود جبرى باشند، گو جبر ايشان مانند جبر صوفيّه غير
جبر اشاعره بود و از همه گذشته «لا جبر» در حديث جبر، ايشان را نيز نافى است، بلكه
در نفى هر گونه جبرى كافى است و مخصّص منتفى است و «أمر بين أمرين» مخصّص نيست،
چنانكه بيايد.
فصل ششم
محقّقان علماى شيعه و
جمهور حكماء متشرّعه قائلند به «أمر بين أمرين» موافق آنچه در احاديث اهل بيت
عليهم السلام وارد شده است كه: لا جبرَ ولا تفويض، بل أمر بين أمرين[2] لكن اين
حديث در احاديث به يكى از دو معنى است كه بيايد و هر دو از محلّ نزاع بيرون است و
مع هذا اين بزرگواران در محلّ نزاع، مستند به اين حديث شدهاند و هر كسى در تحقيق
معنى آن سخنى گفته؛ بعضى موافق حديث و خارج از محلّ نزاع و بعضى بر عكس و مجموع
سخنان- على ما يَحضرني الآن- چهارده سخن است:
سخن اوّل:
بعضى گفتهاند كه: در
همه افعال جبر نيست و در همه تفويض نه، بلكه آدمى در