و پرهيز نماييد از آن كه
بر يكديگر حسد بورزيد؛ زيرا كه اصل كفر، حسد است.
و حسد، عبارت از آن است
كه كسى آرزو كند زايل شدن نعمتى را از ديگرى از براى آن كه به دست او آيد يا هيچ
نداشته باشند. و غِبطه، آن است كه آرزو كند حاصل شدن آن نعمت را از براى خود، بى
آن كه زوال نعمت ديگرى را خواهد. و غبطه از صفات حميده، و حسد از كبائرِ صفات
ذميمه است.
و محمّد بن يعقوب كلينى
رحمه الله از حضرت امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: مؤمن، صاحب غبطه
مىباشد و حسد نمىورزد و منافق، حسد مىورزد و صاحبِ غبطه نمىباشد.[1] و از جمله
آنچه در باب حسد وارد شده، از آن حضرت روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و
آله فرمود كه: خداى- عزَّ و جلَّ- به موسى بن عمران عليه السلام خطاب فرمود كه:
يابن عمران! حسد مبر بر مردم در آنچه من از فضل خود به ايشان عطا مىكنم، و چشم بر
آن مينداز و دل بر آن مبند؛ زيرا كه حسود، راضى به نعمت من نيست و منع مىكند
قسمتى را كه من در ميان بندگان خود كردهام، و كسى كه چنين باشد، من از او نيستم و
او از من نيست.[2] و از آن
حضرت، روايت كرده فرمود: آفت دين، حسد است و عُجْب، يعنى خودبينى و افتخار[3].[4] و از آن
حضرت، روايت كرده كه فرمود: حسد، ايمان را مىخورَد، همچنان كه آتش، هيمه را
مىخورَد.[5] و ابن
بابويه رحمه الله در خصال، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه
فرمود: حضرت لقمان به پسر خود گفت كه: حسد [كننده] سه علامت دارد: وقتى كه از
برابر مىرود، غيبت مىكند؛ و وقتى كه حاضر مىشود، تملّق مىكند؛ و وقتى كه
مصيبتى روى مىدهد، شماتت مىكند.[6] و از حضرت
امير المؤمنين عليه السلام روايت كرده كه فرمود: خداى- عزَّ و جلَّ- شش طايفه را
به