اسم الکتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 63
ثانياً: مقصود از فناى اشياى اين جهان، نابودى مطلق آنها نيست؛ بلكه مقصود، نابودى ذاتى آنهاست.
ثالثاً: مىتوان گفت كه مقصود از آيه «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ»، انتقال همه موجودات اين جهان در آينده به جهان ديگر است. بنا بر اين، بهشت و دوزخ اخروى، تخصّصاً از مدلول آيه ياد شده، خارج اند.
2. منافات داشتنِ فعليت بهشت و دوزخ، با حكمت
استدلال ديگر قائلان به نظريّه دوم، اين است كه ايجاد بهشت و دوزخ، پيش از قيامت، كارى بيهوده و بر خلاف حكمت است؛ زيرا پيش از روز جزا، كسى وارد بهشت و دوزخ نمىشود. بنا بر اين، آفرينش بهشت، پيش از فرا رسيدن آخرت، درست مانند ساختن خانه يا زندان براى كسانى است كه هزاران سال بعد، به دنيا مىآيند. از هشاميه نقل شده كه گفتهاند:
بهشت و دوزخ، آفريده نشدهاند؛ زيرا وقتى كسى نباشد كه سود و زيان آنها را ببَرد، بهرهاى در وجود آنها نخواهد بود.[1] پاسخ اين سخن، آن است كه:
اوّلًا: عقل، بدون احاطه به اسرار خلقت نمىتواند بيهوده بودن يا حكمت داشتن چيزى را كشف كند. از اين رو، خالى بودن بهشت و دوزخ پيش از قيامت، نمىتواند دليلى بر بيهوده بودن آفرينش آنها باشد.
ثانياً: اگر بهشت و دوزخ را معلول عمل انسان بدانيم، چون ميان عمل و جزا، رابطه تكوينى برقرار است، حكمت وجود داشتن آنها معلوم مىگردد.