اسم الکتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 547
بخواهد، هست. از جانب پروردگارى مهربان، [به آنان] سلام گفته مىشود».
حديث
832 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر گاه بنده «سبحان اللَّه» بگويد، هر آنچه زير عرش است، همصدا با او تسبيح مىگويد و به گويندهاش، ده برابر پاداش داده مىشود؛ و هر گاه «الحمد للَّه» بگويد، خداوند، نعمتهاى دنيا را به او ارزانى مىدارد و آنها را به نعمتهاى آخرت وصل مىكند. «الحمد للَّه»، گفتهاى است كه اهل بهشت، هر گاه وارد آن شدند، مىگويند و هر گونه سخنى كه در دنيا مىگويند، قطع مىشود، بجز «الحمد للَّه» و اين، همان سخن خداى بلندمرتبه است كه:
«دعايشان در آن جا «منزّهى تو، اى خدا!»، و درودشان در آن جا سلام است و پايان دعايشان، اين است كه: «ستايش، خداى را كه پروردگار جهانيان است».
833 المعجم الكبير- به نقل از محمّد بن جعفر بن زبير-: عمر بن خطّاب، در مدينه با گروهى از مسلمانان در باره جنگ بدر و لطف و عناياتى كه خداوند در آن روز به آنان نمود و بلايى كه بر سر دشمنشان آورد، سخن مىگفتند كه ديد عُمَير بن وَهْب، در حالى كه شمشيرى را حمايل بسته است، شترش را جلوى در مسجد، خوابانيد. عمر بن خطّاب گفت: اين سگ، دشمن خدا، عمير بن وهب، جز براى شر نيامده است! او همان كسى است كه ميان ما آشوب افكنْد و در روز بدر، شمار ما را براى دشمن تخمين زد.
عمر، سپس نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رفت و گفت: اى پيامبر خدا! آن دشمن خدا، عمير بن وهب، با شمشيرِ حمايل كرده بر گردن، آمده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «او را به داخل بياور».
عمر رفت و دَوال شمشير او را از گردنش گرفت و كشان كشان برد و به مردانى از انصار كه همراهش بودند، گفت: شما نزد پيامبر خدا برويد و كنارش بنشينيد و مواظب ايشان در برابر اين سگ باشيد؛ زيرا به او، اطمينانى نيست!
آن گاه او را در حالى كه دوال شمشيرش را همچنان گرفته بود، نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «رهايش كن، اى عمر! نزديك بيا، عُمَير!».
اسم الکتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 547