اسم الکتاب : آسيب شناخت حديث المؤلف : مسعودى، عبدالهادى الجزء : 1 صفحة : 274
نمونهها
تحريف قرآن!
ما مسلمانان، به سالم ماندن قرآن از هر گونه تحريف و تغيير ايمان داريم و آن را نخستين، استوارترين و مهمترين سند مکتوبي ميدانيم که ميتوان براي شناخت اسلام در همه روزگاران، به آن تکيه کرد؛ کتابي که از جانب خدا فرود آمده است و آن را محافظت ميکند. اين نکته، مورد اتفاق همه مسلمانان است و دلايل تاريخي روشني بر آن اقامه شده و در واقع، تحقّق وعده خداوند است که فرمود: إنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ ما خود ذکر [قرآن] را فرو فرستاديم و بيترديد خود نگهبان آن هستيم. [1] با اين همه، در کتابهاي روايي شيعه و اهل سنّت، رواياتي به چشم ميخورد که ظاهرشان حاکي از وقوع تغيير و يا افتادگي برخي از کلمات و آيات است. اين روايات، به دليل تعارض با ادلّه عقلي و نقلي بسيار، مورد رد و انکار و يا تأويل عالمان و انديشمندان قرار گرفته است. در اين ميان، اخباريان اندکي نيز هستند که تنها به دليل وجود اين اخبار در کتب حديث، چنان به مضمون آنها دلسپردهاند که ادّعا ميکنند برخي آياتي چند از قرآن ـ که بيشتر نيز با مسئله ولايت مرتبط بودهاند ـ ، حذف گشتهاند. شگفت است که آنان وقوع تحريف در قرآن را در حالي پذيرفتهاند که دلايل فراواني بر ردّ و انکارش وجود دارد؛ اما وقوع تصحيف و تحريف را در برخي از رواياتِ دالّ بر تحريف، نپذيرفتهاند. علّت اين رويکرد، چيزي نيست جز اخباريگري و دلبستگي بيش از اندازه به نام و عنوان حديث. براي نمونه، هشام بن سالم خبري را از امام صادق عليه السلام نقل ميکند که بر اساس مضمون ظاهري آن، حجم قرآنِ نازلشده، بيشتر و تقريباً سه برابر قرآن کنوني مورد اتّفاق مسلمانان، بوده است. متن خبر چنين است: إنَّ القرآنَ الّذي جاءَ به جبرئيلُ عليه السلام إلي محمّدٍ سَبعَةَ عَشَرَ ألفَ آيةٍ. [2]