سده چهارم، آغاز حركت رو به افول و ضعف خلافت عباسى بود.[1] حكومت يكپارچه اسلامى، به حكومتهاى كوچك- و به قولى ملوك الطوائفى- تبديل شده بود:[2] فارس، رى، اصفهان و جبال، زير سلطه آل بويه اداره مىشدند؛ كرمان زير فرمان محمّد بن الياس؛ موصل و ديارات (ربيعه، بكر و ديار مُضَر)، تحت فرمان آل حمدان؛ مصر و شام زير سلطه محمد بن طُغَجِ اخشيد؛ مغرب (مراكش) و افريقيه (تونس) زير فرمان فاطميان؛ خراسان و ماوراء النهر زير سلطه سامانيان؛ اهواز و واسط و بصره تحت فرمان بريدىها؛ يمامه و بحرين در اختيار قرامطه؛ طبرستان و جرجان زير سلطه زياريان؛ و اندَلُس در تصرّف خاندان بنى اميّه.[3] به قولى، در سال 325 ق، خليفه عباسى، تنها بر بغداد حكمرانى مىكرد[4] و از آن سال، همين يك شهر نيز از سلطه او خارج شد.[5] در اين دو سده؛ بويژه در سده
[1]. تاريخ سنى ملوك الأرض و الأنبياء، ص 152؛ تاريخ ابن خلدون، ج 4، ص 431؛ البداية و النهاية، ج 11، ص 240؛ الشيعة فى الميزان، ص 167- 170.