عالمان و محدّثان، براساس نيازهاى فكرى، اجتماعى، فرهنگى و ...، و گاه در مقام پاسخ به پرسشهايى كه از آنها مىشد، به تأليف كتاب پرداختهاند.
گونههاى تأليفات حديثى
در اين دو سده، گونههاى حديثى رايج در حوزه شيعه، با آنچه در حوزه اهل سنّت ديده مىشود، تفاوتهايى دارد. اين تفاوتها از سه جنبه تنوّع، تعداد و نوع گونه، شايان توجه است. در حوزه اهل سنّت هم تنوّع گونهها زيادتر است و هم شمار كتابها. به لحاظ نوع گونه، در حوزه شيعه گونههايى يافت مىشود كه گويا اهل سنّت، توجه چندان جدّىاى به آن نكردهاند. از جمله اين گونهها نگارش كتاب جامع و قرب الاسناد است. اگرچه قول به نپرداختن اهل سنّت به اين گونهها، دور از ذهن مىنمايد؛ چرا كه اهل سنّت پيش و بيش از شيعه، به تدوين حديث و آثار حديثى پرداختند؛ بويژه در دو جنبه گونه و زمينه.
1. قُرب الإسناد نگارى
قرب الإسناد، در برابر بُعد الاسناد، بر حديث و كتاب هر دو، اطلاق مىشود.
حديث قرب الاسناد، حديثى است مسند كه واسطههاى آن تا معصوم عليه السلام كم باشد. كتابى هم كه مشتمل بر اين حديثها باشد، قرب الاسناد ناميده مىشود. پيشينيان به اين گونه حديث، عالى السند نيز مىگفتند. به دست آوردن احاديث قرب الاسناد، كارى به غايت دشوار بود؛ زيرا محدّث براى اين كار مىبايست سفرها و راههاى دراز و پرمشقّت را در پيش بگيرد تا به راوىاى برسد كه از ديگران به معصوم نزديكتر است. نزديك به پنج كتاب قرب الاسناد، در اين دو سده تأليف شده است.
1. قرب الإسناد عبد اللَّه بن جعفر حِمْيَرى (م 307 ق) معروف به شيخ قمىها و مكنّا