سادس القرون» و «الأنوار الساطعة فى المئة السابعة»، به معرفى عالمان و رجال شيعه در قرن ششم و هفتم اختصاص دارند.
اجازات ذكر شده در مجلّدات آخر بحار الأنوار، به دليل آگاهىهاى منحصر به فردى كه در خود دارند، داراى اهمّيت فراوانى براى اين تحقيقاند. از طريق اين اجازات، مىتوان به نكات زير آگاهى يافت:
1. مراكز علمى شيعه در قرن ششم و هفتم، 2. كتابها و آثار متداول در جامعه اماميه، 3. شيوخ اجازه روايت.
جامعترين اين اجازات، اجازه علّامه حلّى به بنو زهره است كه اطلاعات مهمى از اين دست دارد.
كتاب رجالى رياض العلماء و حياض الفضلاء افندى نيز- گرچه اثرى از دوره صفويه است- اطلاعات مفيدى در بر دارد. افندى كه خود، كتابشناسى ذو فنون بوده است، اطلاعات فراوانى از نسخههاى خطّى زمانش را با گزارش اسناد اجازات- كه گاه بر نسخهها بوده-، آورده است.
از مآخذ مهم رجالى قرن هفتم، آثار رجالى ابن ابى طى، عالم امامى قرن ششم و هفتم است كه در صورت يافت شدن، مىتواند آگاهىهاى مفيدى درباره تشيّع حلّه- كه آغاز درخشش آن، در قرن ششم و هفتم است- در اختيار ما قرار دهد.[1] همين جا بايد اشاره نمود كه بررسى وضعيت شيعه در حلّه، خود، نياز به تحقيق جدايى دارد كه تا به حال، چندان توجّه محقّقان را به خود جلب نكرده است و در تحقيق كنونى، تنها با توجّه به وضعيت حديثى شيعه در اين شهر، گزارشى آمده است.[2]
[1]. آقاى رسول جعفريان، بازماندههايى از اين كتاب را كه در منابع بعدى نقل شده است، استخراج كرده و با عنوان الحاوى فى رجال الشيعة الإمامية منتشر كرده است.
[2]. اطلاعات منحصر به فردى از اين دست، در كتاب مجمع الآداب ابن فوطى، وجود دارد. گزارش تاريخى از جامعه شيعه در قرن ششم و هفتم را آقاى رسول جعفريان در كتاب تاريخ تشيّع در ايران آورده كه به دليل جامعيت، خوانندگان، ناگزير از رجوع به آن هستند. گفتنى است كه آقايان محمّد حاجى تقى و محمّد امين حسينپورى، دو اثر مستقل در موضوع مكتب حلّه در دست تدوين دارند.