responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى چهارم تا هفتم هجرى المؤلف : احمدى نورآبادى، مهدى؛ رحمتى، محمدكاظم    الجزء : 1  صفحة : 391

همين داستان وجود دارد؛ نجاشى گاهى به جرح و تعديل رجال پرداخته، و گاه سكوت كرده است. همين سكوت‌ها، زمينه ساز اختلاف ميان رجال شناسان گشته است. عدّه‌اى از علماى رجال، بر اين عقيده‌اند كه سكوت نجاشى؛ به ويژه در هر دو زمينه جرح و تعديل افراد، دليل بر اين است كه آنها از هر گونه طعن و لغزشى سالم هستند.[1] محقّق داماد، اين ديدگاه را به ابن داوود نيز نسبت مى‌دهد. به گفته وى، ابن داوود كسانى را كه در رجال‌ نجاشى، مجرّد از ايراد طعن و لغزش ذكر شده‌اند، در قسمت ممدوحين كتاب خود آورده است.[2] اما برخى از علماى رجال معاصر، اين عقيده را ندارند و در تأييد ديدگاه خود، بر اين مطلب انگشت مى‌گذارند كه نجاشى اوّلًا و بالذات، كتاب را براى معرّفى مصنّفات شيعه تأليف كرد و مسئله جرح و تعديل نويسندگان آنها، امر ثانوى و تبعى بوده است و از اين رو، خود را ملزم به جرح و تعديل راويان نمى‌ديده است.[3] ديگر از ويژگى‌هاى كتاب‌ رجال‌ نجاشى- كه همچون موارد قبلى، به عنوان يك قاعده مطرح شده-، اين است كه هرگاه يكى از مؤلّفان، روايتى را از يكى از امامان عليهم السلام نقل كرده باشد، نجاشى آن روايت را در ترجمه آن شخص يا ترجمه فرد ديگرى، ذكر مى‌كند. بنابراين، در مواردى كه نسبت به اين امر اهمال شده است، مى‌توان نتيجه گرفت كه آن فرد، در طبقه كسانى است كه از امامان روايت نكرده است.[4] نجاشى معمولًا از جرح و تعديل افراد، در شرح حال خود آنها سخن مى‌گويد؛ ولى گاه در اين باره، در ضمن شرح حال فرد ديگرى اظهارنظر مى‌كند. اين دسته از مصنّفان، هفت نفر شمارش شده‌اند[5] و عدّه قابل توجّهى نيز مشاهده مى‌شوند كه شرح حال آنها در كتاب نيامده، ولى نجاشى به جرح و تعديل آنها پرداخته است. اين عدّه، 43 نفر


[1]. الرواشح السماوية، ص 67؛ خاتمة مستدرك الوسائل، ج 3، ص 152.

[2]. الرواشح السماوية، ص 68.

[3]. كلّيات فى علم الرجال، ص 62.

[4]. الرواشح السماوية، ص 68.

[5]. ر. ك: كليّات فى علم الرجال، ص 64.

اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى چهارم تا هفتم هجرى المؤلف : احمدى نورآبادى، مهدى؛ رحمتى، محمدكاظم    الجزء : 1  صفحة : 391
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست