گرفته شود- كه گويا چنين نيز بوده است-، مىتوان با جستجو در آثار وى در يافت كه او سخت مىكوشيده تا حديث را از راويان اصلى بشنود و با همين انگيزه، به مراكز و شهرهاى بزرگ و كوچك، معروف و غير معروف، و شيعه نشين و سنى نشين سفر كرد. با تتبّع در آثار چاپى شيخ صدوق، نمايان مىشود كه او 252 شيخ حديث را ملاقات كرده و از آنها حديث شنيده است.[1] با در نظر گرفتن اين نكته كه كتابهاى ياد شده، حدود پنج درصد آثار شيخ صدوقاند، مىتوان شمار مشايخ حديث وى را بيش از اين تعداد ارزيابى كرد. شيخ صدوق معمولًا حديث را با تعبير «حدّثنا» نقل مىكند كه بر سماع (بهترين گونه دريافت حديث) دلالت دارد، و گاه با تعبير «أخبرنا» كه بر طريق اجازه بدون ملاقات راوى اصلى، دلالت مىكند.[2]
ج- نصگرايى يا اخبارىگرى
گويا رويكرد اصلى در حوزه حديثى قم، گردآورى متن احاديث و دستهبندى آنها بر حسب زمينهها و موضوعات بود. قرينه اين برداشت، آثار به جاى مانده از محدّثان اين دوره است. اين آثار در زمينههاى مختلف فقهى، كلامى، طب، اخلاق و گاه رجال ديده مىشود. با نگاه به كتابهاى شيخ صدوق، نماينده انديشه و رويكرد غالب در قم، اين رويكرد هويداست. شيخ صدوق در زمينههاى گوناگون، كتاب تأليف كرد.
وى در همه اين زمينهها، به نقل روايات بسنده كرده است. زمينه كلام، برجستهترين موضوع چالشى بوده است و شيخ صدوق كتابهاى التوحيد، الإعتقادات، كمال الدين و تمام النعمة و ... را در اين راستا تأليف كرد. وى رواياتى را نقل كرده كه به موجب آنها، نبايد در امر دين و خدا، به جدل و كلام (بحث عقلى) روى آورد.[3]
[1]. ر. ك: معانى الأخبار، ص 37- 68 مقدّمه محقّق؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامى، مدخل« ابن بابويه».