«خبر مأثور»،[1] «اصول و مسائل متلقّات»[2] و «فقه منصوص»، از آن ياد كردهاند.[3] شيخ حرّ عاملى به نقل متونى كه شيخ صدوق از آنها به حديث يا روايت تعبير كرده، بسنده نموده و ديگر متون را كلام خود شيخ، به شمار آورده است.[4] موضع ميرزا حسين نورى- كه تا حدّى افراطى است-، چنين است كه نه تنها همه عبارات المقنع را خود روايت به شمار آورده، كه روايات آن را صحيح (به معناى اخصّ آن نزد متأخّرين) دانسته و مجموع كتاب را از اين حديث، برتر از كتاب من لايحضره الفقيه توصيف كرده است. سرچشمه اين برداشت، همان عبارت پيش گفته شيخ صدوق در ابتداى المقنع[5] است. به عقيده ميرزا حسين نورى، از آن كلام شيخ صدوق، مىتوان چهار نتيجه به دست آورد:
يكم: متن كتاب، خود، متون روايات است.
دوم: همه اخبار آن، در اصل مسند بوده است.
سوم: اخبار كتاب، از اصول اصحاب گرفته شده است.
چهارم: صاحبان آن كتب و اصول و نيز طريق شيخ صدوق به آنها، همگى از فقها و دانشوران موثّق بودهاند.
4. الهداية
مؤلّف: شيخ صدوق
تحقيق: مؤسّسه الهادى عليه السلام
ناشر: مؤسّسة الامام الهادى عليه السلام، قم، 1418 ق