مؤلّف، معرّفى نسخههاى خطّى آن و چگونگى استفاده از آنها اشاره شده است.
مقدّمه مؤلّف، درباره انگيزه تأليف است. به موجب اين مقدّمه، برخى از اهل علم در مجلس عمومى و در حضور جمعيتى فراوان، اعلام مىكنند كه هيچ مفسّرى سوره هل اتى (انسان) و غير آن را در شأن امام على عليه السلام و ديگر اهل بيت، تفسير نكرده است.
از عالمانِ حاضر در آن مجلس، انتظار مىرفت كه در برابر اين انكار، واكنش نشان دهند؛ ولى تنها ابو العلا صاعد بن محمّد (قدس روحه)، بعضى از خواصّ خود را كه در آن مجلس حاضر بودند، مورد عتاب و سرزنش قرار مىدهد. مؤلّف در اين شرايط، از باب حسبه و براى دفع شبهه از ذهن اصحاب، دست به كار مىشود و اين كتاب را با عجله و شتاب فراوان، تأليف مىكند تا اين ادّعا را كه هيچ آيهاى از قرآن، در شأن اهل بيت عليهم السلام نيست و هيچ كس هم چنين سخنى نگفته، نقض كند. حسكانى در ابتداى كتاب[1] و در پايان آن،[2] متذكّر شده كه در اين كتاب، به ذكر رواياتى كه به صحّت آنها اطمينان داشته، بسنده نكرده است؛ بلكه بناى او بر اين بوده كه هر آيهاى را كه گفته شده نزولش در شأن اهل بيت عليهم السلام است و يا در شأن آنان تفسير شده، در اين كتاب ذكر كند. از اين رو، وى به نقد اسانيد و متون روايات نپرداخته است؛ چراكه اين روايات در كتب حديثى و كلامى، فراواناند و مؤلّف نيز مجال چنين كارى را نداشته است.
اصل كتاب در شش فصل، به فضائل امام على عليه السلام از زبان برخى صحابه و تابعان پرداخته و شامل معرّفى 210 آيه در شأن امام على و اهل بيت عليهم السلام، همراه با 1163 روايت است. فصول ششگانه كتاب، عبارتاند از:
فصل اوّل: فراوانىِ فضائل امير المؤمنين عليه السلام. در اين فصل، خصائص امام على عليه السلام از زبان چنين كسانى نقل شده است: عبد اللَّه بن عبّاس، مجاهد بن جبر، سليمان بن طرخان، ابو طفيل عامر بن واثله ليثى، احمد بن حنبل بغدادى، عبد اللَّه بن عمر بن