خدا صلى الله عليه و آله و بدعتهاى خلفاست. جزء دوم، در نقد روايات و گزارشهايى است كه فضائل و مناقب خلفا را مطرح مىكنند.
ابو القاسم كوفى در تبيين اين مسائل و مباحث، از قرآن، روايات، تاريخ و عقل بهره گرفته است. از اين رو، كتاب وى افزون بر ارزش تاريخى و روايى و كلامى، در نقد متنى و محتوايىِ حديث نيز ارزش فراوان دارد. وى با استناد به آيات قرآن و قول و فعل پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، برخى از كارهاى خلفا را بدعت در دين شمرده است. به گزارش او، هر يك از خلفا، بيش از پنج بدعت در دين نهادهاند، كه مهمترينشان را چنين مىتوان برشمرد:
بدعتهاى خليفه اوّل: امارت بر مسلمانان به عنوان خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله، تعيين حقوقى از بيت المال براى خود در برابر مقام خلافت، قرار دادن شرط عدالت براى پذيرفتن آيههاى قرآن در جريان گردآورى قرآن- با هدف از رسميت انداختن مصحف امام على عليه السلام و به علّت ترس از عيان شدن مفاسد خود-، معرّفى عمر براى خلافت و جانشينى خود، بدون نظرخواهى از مردم.[1] بدعتهاى خليفه دوم: شستن پاها و منع مسح آن دو در وضو، حذف «حىّ على خير العمل» از اذان و اقامه، گفتن «آمين» پس از خواندن سوره حمد، خواندن نماز مغرب پيش از آشكار شدن ستارهاى از ستارگان، روا شمردنِ نماز تراويح در شبهاى ماه رمضان، تغيير محلّ مقام ابراهيم عليه السلام از جاى پيشين كه پيامبر صلى الله عليه و آله نيز تأييد كرده بود، نهى از متعه نسا و متعه حج كه در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله حلال بودند، بدعت در نكاح و طلاق؛ يعنى مطرح كردن طلاق بدعت در برابر طلاق سنّت، و منع عرب از تزويج با عجم و به عكس.[2] بدعتهاى خليفه سوم: قرار دادن حقّ الاجاره براى كوهها و دشتها جهت
[1]. الاستغاثة، به ترتيب: ج 1، ص 12- 17، 18، 20، 22.