علّامه حلّى (م 726 ق) دو كتاب را بدون عنوان، براى وى ذكر كرده كه گويا يكى در باره ضعفا و ديگرى در باره ممدوحين بوده است.[4] به دو قرينه، برخى اين گماناند كه ابن غضائرى، چهار كتاب در رجال و كتابشناسى داشته است:[5] قرينه نخست، اين گزارش شيخ طوسى است كه بعضى از وارثان ابن غضائرى، كتابهاى وى- از جمله، دو كتاب فهرست مصنّفات و اصول وى- را از بين بردند؛[6] و قرينه دوم، ظاهر كلام علّامه حلّى كه گوياى تعلّق دو كتاب در ضعفا و ممدوحين، براى اوست.[7] برخى هم با نفى كتابى درباره ممدوحين، سه كتاب به وى نسبت دادهاند.[8] گروهى ديگر، گزارش شيخ طوسى را در باره تلف شدن دو كتاب ابن غضائرى، نپذيرفتهاند- چراكه از عبارت: «به گزارشِ فردى ناشناخته ...»، ترديد وى آشكار مىشود- و از آنجا كه علّامه حلّى نيز تنها از دو كتاب ابن غضائرى نقل كرده و مىتوان حدس زد كه دو كتاب ياد شده، تا سده هشتم باقى بوده و علّامه آن دو را در اختيار داشته، نتيجه گرفتهاند كه ابن غضائرى، اثرى در كتابشناسى نداشته و تنها دو كتاب در رجال داشته است.[9] به قرينه كلام شيخ طوسى و ظاهر عبارت علّامه حلّى- كه نشان دهنده نقل وى از دو كتاب ابن غضائرى با دو رويكرد مختلف است-، انتساب چهار كتاب رجالى به