كرده كه گويا- اگر امامى بوده باشد- براى استفاده از پوشش تقيّه بوده است.[1] بر غير امامى بودن او، افزون بر كتاب دعائم الاسلام و شرح الأخبار، قرائن ديگرى نيز ذكر شده است: ارتباط بسيار نزديك قاضى نعمان با المُعزّ باللَّه خليفه معروف فاطمى، جايگاه اجتماعى و علمى او و كتابهايش؛ بويژه كتاب دعائم الإسلام در ميان اسماعيليان،[2] و نيز محتواى ساير كتابهاى قاضى نعمان.[3] نگارنده اين نوشتار، با قول به مذهب غير امامى همراه است. با اين حال، چون امامى بودن او منتفى هم نيست، به اجمال به معرّفى آثار او؛ بويژه دو كتاب دعائم الإسلام و شرح الأخبار مىپردازد.
تأليفات
قاضى نعمان پرتأليف بود و در مصادر، بيش از دويست اثر براى او ذكر شده است.[4] آثار چاپى: بيش از پنجاه كتاب از قاضى نعمان به چاپ رسيده است. برخى از آنها عبارتاند از: 1. شرح الأخبار فى فضائل الأئمّة الأطهار عليهم السلام، 2. ذكر المناقب إلى الصادق، 3.
الاتفاق و الافتراق، 4. المناقب و المثالب، 5. الإمامة، 6. اصول المذاهب، 7. الدولة، 8. الإيضاح، 9. اختلاف اصول المذاهب، 10. ابتداء الدعوة للعُبَيديّين، 11. الأخبار فى الفقه، 12. الاختصار فى الفقه، 13. دعائم الإسلام.
سه كتاب از اين كتابها، مورد توجه و استفاده عالمان اماميه قرار گرفته است:
يكى الأخبار فى الفقه، كه كراجكى در سده پنجم، آن را با عنوان تلخيص دعائم الإسلام، شرح كرد.[5] ديگرى دعائم الإسلام است كه گويا محمّد باقر مجلسى (م 1111 ق)
[1]. بحار الأنوار، همان جا؛ خاتمة مستدرك الوسائل، همان جا.
[2]. وفيات الأعيان، همان جا؛ عيون الأخبار، ج 4، ص 41؛ أعلام الإسماعيلية، ص 589.