و در احاديث نهى از «خوردن سير و رفتن به مساجد»، تعبير «مَنْ أكلَ شيئاً مِنَ المؤذيات» به كار رفته است.[3]
اين گونه تعليلها، قرينهاى مناسب براى چگونه معنا كردن حديث خواهد بود.
ب. توجّه به مقاصد عامّه شريعت، قرينهاى ديگر است كه در فهم نص به كار مىآيد.
برخى فقيهان، احكام سَبْق و رِمايه را به سلاحهاى جنگى جديد و وسايل نقليه امروزى، تعميم داده و گفتهاند:
معيار، سلاح متعارف هر زمان است و ذكر نمونههاى خاص در سخن پيامبر صلى الله عليه و آله، به جهت عصر و زمان ايشان بوده است... و اين، اجتهاد در برابر نص نيست؛ بلكه اجتهاد در تفسير نص است كه با مقاصد شريعت، سازگار است.[4]
ج. عدم مغايرت فهم ما از نص، با ظهور (ظواهر) الفاظ و واژهها.
د. استفاده از فهم اجتماعى و عُرفى، كه شهيد صدر بدان تأكيد داشت.[5]
***
اميد است فرزانگان و ارباب معرفت، با تدّبر خويش، اين قاعده را در جايگاه واقعى خود بنشانند و راهى روشن و هموار، پيش روى سالكان كوى معارف دينى بگشايند.