اسم الکتاب : دانشنامه احاديث پزشكى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 73
43. امام باقر يا امام صادق عليهما السلام: قابله، امين[1] دانسته شود.
2/ 7 جايز بودن درمان به شرط شناخت بيمارى، با وجود احتمال مرگ
44. الكافى به نقل از اسماعيل بن حسن كه پيشه طبابت داشت: به امام صادق عليه السلام گفتم: من مردى از عرب هستم و به طبابت، آگاهىاى دارم. طبّ من طبّى عربى است و بر اين كار خويش، مزدى نمىگيرم.
فرمود: «اشكالى ندارد».
گفتم: ما دُمَلها و غدّهها را نيشتر مىزنيم و با آتش، داغ مىنهيم.
فرمود: «اشكالى ندارد».
گفتم: و اين زهرهاى اسمحيقون[2] و غاريقون[3] را به مردم مىخورانيم.
فرمود: «اشكالى ندارد».
گفتم: شايد شخص بميرد.
فرمود: «هر چند كه بميرد».
45. الكافى به نقل از يونس بن يعقوب: به امام صادق عليه السلام گفتم: كسى دارويى مىنوشد يا رگ مىزند. شايد كه بدين كار، سود برد و شايد هم اين كار، او را بكشد. [حكم چيست؟]
فرمود: «بزند و بنوشد».
[1] علّامه مجلسى مىگويد:« از همين روست كه در بسيارى از امور مربوط به ولادت و فرزند، سخن قابله پذيرفته مىشود، و اگر كسى بر ضدّ وى دعوىِ تقصير كند، باز هم آنچه قاعدتا[ و از مواضع انكار] پذيرفته مىشود، همان سخن قابله است»( مرآة العقول، ج 21، ص 91).
[2] نوعى دارو است كه براى درمان به كار مىرود. مجلسى در اين باره گفته است:« اين نام را در كتابهاى طب و لغت نيافتهايم. آنچه در كتب طب يافتهام، اسطمحيقون است كه دانهاى است مُسهِل و براى سودا و بلغَم مفيد است. شايد هم آنچه در نسخههاى متون آمده، تصحيف همين كلمه باشد».
[3] غاريقون يا اغاريقون: ريشه يك گياه يا چيزى است كه در درختهاى درونْتهى شده ساخته مىشود و درمان زهرهاست. گشاينده، به جريان اندازنده اخلاطكدر. اين دارو شادىآور و براى سياتيك و مفاصل كارآمد است و هر كه آن را بر خود آويخته باشد، كژدم، نيشش نمىزند.
اسم الکتاب : دانشنامه احاديث پزشكى المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 73