اسم الکتاب : احمد موعود انجيل المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 35
قرآن درباره پرنده اى به نام «هدهد» داستانى دارد كه حاكى از شعور خاص اوست به طورى كه موحد را از مشرك تشخيص مى داد: سليمان او را براى انجام مأموريت هايى گسيل مى داشت. روزى او را غايب ديد و گفت: اگر براى غيبت خويش عذر موجهى نداشته باشد، او را عذاب خواهد داد و يا سرش را خواهد بريد. چيزى نگذشت كه هدهد آمد و گفت: بر چيزى واقف شدم كه تو بر آن واقف نشدى، و از دولت «سبا» خبر شگفت آورى آورده ام. زنى بر آنان فرمانروايى مى كند و از هر نوع نعمت برخوردار است و براى او تخت بزرگى است. ديدم آنان به جاى پرستش خدا، آفتاب را مى پرستند. شيطان كردارهاى آنان را زيبا جلوه داده و از راه حق باز داشته و آنان را گمراه ساخته است.
چرا آنان خدايى را كه بر هر امر پنهانى وجود بخشيده است، سجده نمى كنند در حالى كه او از كردارهاى پنهان و آشكار آنان آگاه است; خدايى كه جز او خدايى نيست، صاحب عرش بزرگ است.
سليمان گفت: بررسى مى كنم ببينم كه در اين گزارش راستگو هستى يا نه. نامه مرا ببر و به آنان برسان و از آنان دورى بجو، و مراقب باش تا ببينى آنان در برابر نامه من چه واكنشى نشان مى دهند.[1]
پرنده اى كه تا اين حد، كارهاى دقيق و مرموزى را درك مى كند و گزارش مى دهد و فرمان مى برد، به طور مسلم از شعور خاصى برخوردار است.
قرآن يكى از مفاخر سليمان را اين مى داند كه او به زبان پرندگان آشنا بود و مى گويد: