responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : منشور جاويد المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 471

2.آيا مرگ و حيات سبب، مرز شرك و توحيد است؟

همه بشرهاى جهان از مسئله لزوم تعاون و همكارى ميان افراد بشر، از صميم دل آگاهند. تاريخ تمدن بشر، نتيجه تلاش هاى خستگى ناپذير انسان هاست كه از تعاون و تقسيم كار و بهره گيرى متقابل از نيروى انسانى سرچشمه مى گيرد. متون كتاب هاى آسمانى و مخصوصاً قرآن حاكى است كه هر بشرى در مواقع نياز دست حاجت به طرف انسان دراز مى كرد و از او كمك مى خواست. در آيه زير چنين مى خوانيم:

(...فَاسْتَغاثَهُ الَّذِى مِنْ شِيعَتِهِ عَلى الَّذِى مِنْ عَدُوّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطان إِنَّهُ عَدوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ).[1]

«پيرو موسى بر ضد دشمن خود از موسى يارى خواست، موسى مشتى بر او زد و به زندگى او پايان داد. موسى گفت: اين كار شيطان بود، زيرا او دشمن گمراه كننده آشكارى است».

گروه وهابى موت وحياتِ سبب را، مرز توحيد و شرك انگاشته اند. مى گويند: هرگاه از پيامبر و امام در حال حياتشان استمداد شود، اين كار با اصل توحيد مطابق است و اگر پس از درگذشت آنان استمداد شود; مثلاً همان پيرو موسى پس از فوت موسى چنين درخواستى از او كند، اين استغاثه شرك و با اصول توحيد مخالف خواهد بود.


[1] قصص(28) آيه 15.
اسم الکتاب : منشور جاويد المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 471
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست