اسم الکتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 209
زيارت نمود، در پايان زيارت خود اينچنين دعا كرد:
«اللّهم استجب دعايى، واقبل ثنايى، واجمع بينى و بين اوليايى، بحق محمّد وعلى و فاطمة و الحسن و الحسين».[1]
«خدايا! دعايم را مستجاب كن; ستايشم را بپذير; من و دوستانت را در يك جمع قرارده; به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام)».
اين دعاها از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) دليل بر جواز قسم دادن خداوند به حق اولياى صالح اوست.
پرسش و پاسخ:
گاهى گفته مى شود، از آنجا كه مخلوق حقى بر خالق ندارد، قسم دادن خداوند به حق مخلوق روانيست. پاسخ آن است كه:
اولاً: اين سخن، اجتهاد در مقابل نص است. چرا كه اگر مخلوق حقى بر ذمه خالق نداشت، چگونه حضرت آدم (عليه السلام) و پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) بر طبق رواياتى كه گذشت، خداوند را به حق بندگانش قسم داده اند؟
ثانياً: اين خود خداوند سبحان است كه براى بندگان صالحش، حقى برذمه خود پذيرفته است. مانند: