responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 397

اميّه به كسى نظر وتوجّه نداشت. اكنون كه خدا خلافت را نصيب تو ساخته است ما را به فرمانروايى بصره وكوفه منصوب كن. امام (عليه السلام) فرمود:آنچه خدا نصيب شما فرموده است به آن راضى باشيد تا من در اين موضوع بينديشم. آگاه باشيد كه من افرادى را براى حكومت مى گمارم كه به دين وامانت آنان مطمئن واز روحيات آنان آگاه باشم.

هر دو نفر با شنيدن اين سخن، بيش از پيش مأيوس شدند; چه امام (عليه السلام) آب پاكى روى دست آنان ريخت ودريافتند كه آن حضرت به آن دو اعتماد ندارد. لذا جهت سخن را دگرگون كردند وگفتند: پس اجازه بده ما مدينه را به قصد عمره ترك كنيم. امام (عليه السلام) فرمود:در پوشش عمره هدف ديگرى داريد. آنان به خدا سوگند ياد كردند كه غير عمره هدف ديگرى ندارند.امام (عليه السلام) فرمود: شما در صدد خدعه وشكستن بيعت هستيد. آنان سوگند خود را تكرار كردند وبار ديگر با امام بيعت نمودند. وقتى آن دو خانه على (عليه السلام) راترك كردند، امام به حاضران در جلسه فرمود: مى بينم كه آنان در فتنه اى كشته مى شوند.برخى از حضّار گفتند: ازمسافرت آنان جلوگيرى كن.امام (عليه السلام) فرمود: بايد تقدير وقضاى الهى تحقّق پذيرد.

ابن قتيبه مى نويسد:

هر دو پس از خروج از خانه على در مجمع قريش گفتند: اين پاداش ما بود كه على به ما داد! ما بر ضدّ عثمان قيام كرديم ووسيله قتل او را فراهم ساختيم، در حالى كه على در خانه خود نشسته بود.حال كه به خلافت رسيده است ديگران را بر ما ترجيح مى دهد.

طلحه وزبير با آنكه سوگندهاى شديدى در خانه امام (عليه السلام) ياد كرده بودند، پس از خروج از مدينه در ميان راه مكه به هر كس رسيدند بيعت خود را با على (عليه السلام)انكار كردند.[1]


[1] تاريخ طبرى، ج3، ص 163; الامامة والسياسة، ج1، ص 49; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج1، صص 232ـ 231.
اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 397
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست