اسم الکتاب : فروغ ولايت المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 394
نه تنها على (عليه السلام) از وجود چنين حوادث خونين واسفبارى آگاه بود، بلكه سردمدارانِ ناكثان، كه در تاريخ از آنان به «اصحاب جَمَل» نام مى برند، از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) سخنانى در باره نبرد خود با على (عليه السلام) شنيده بودند وپيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) شخصاً به زبير وعايشه در اين باره سخت هشدار داده بود.ولى متأسفانه شيفتگى به حكومت چنان ايشان را مفتون آمال مادّى زودگذر ساخته بود كه هرگز به خود اجازه بازگشت نمى دادند و راهى را كه سرانجام آن عصيان وگناه وخشم الهى بود در پيش گرفتند ورفتند. سخنان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) را در باره حادثه جمل در محلّ مناسب خود يادآور خواهيم شد.
بسيار جاى تأسف است كه در دوران شكوفايى اسلام وهنگامى كه حق به محور خود باز گشته وزمام امور را مردى كه از روز نخست براى زمامدارى ورهبرى تربيت شده بود به دست گرفته بود وانتظار مى رفت كه در اين فصل از زندگى اسلام پيشرفت معنوى ومادّى عظيمى نصيب مسلمانان گردد وحكومت اسلامى به طور كامل به دست تواناى امام (عليه السلام) تجديد شود تا حكومت او نمونه بارز ونسخه كاملى براى آينده باشد، گروهى فرصت طلب به مخالفت با امام (عليه السلام)برخاستند وعَلَم نبرد را بر ضدّ آن حضرت برافراشتند. امام (عليه السلام) در يكى از خطبه هاى خود از اين پيشامد اظهار تأسف كرده ومى گويد:
وقتى به اداره امور بپا خاستم، جمعى بيعت مرا شكستند وگروهى از آيين خدا بيرون رفتند وگروهى ديگر از جاده حق خارج شدند. گويا آنان سخن خدا را نشنيده اند كه فرمود:«آن سراى جاودانى از آنِ كسانى است كه سركش نباشند