responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 292

شمرده و پس از كتاب خدا، سنت او دومين مرجع، براى مسلمين است و حتى اگر شيعه، اقوال و افعال پيشوايان خود را حجت و دليل ميشمارد، از اين نظر است كه آنان هر چه ميگويند، از رسول خدا نقل ميكنند.

در اينجا سئوالى مطرح است كه آيا گروهى كه مدتها از نوشتن سنت پيامبر، خوددارى كرده و آن را عملى زشت و نابجا، قلمداد ميكردند، تا آنجا كه به سوزاندن سنتهاى رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)پرداختند، صحيح است، خود را اهل سنت و پيرو سنن آن پيامبر، بدانند؟

اين بود پيام كوتاه ما به سران حنابله و اهل حديث و سلفيهاى امروز، كه پيوسته با نوعى قشريگرى و سطحى نگرى به تبليغ اسلام ميپردازند. البته اهل حديث، پس از احمد بن حنبل، فاصله خود را از ديگر فرق، بيشتر كردند و پيوسته ميان آنان و اشاعره درگيريهايى رخ ميداد و سرانجام، با مداخله خلفاء و زمامداران وقت، فتنهها خاموش ميشد.

در سال 469 هجرى قمرى، فتنه بزرگى ميان اشاعره، به رهبرى ابو نصر، عبد الرحيم بن ابى القاسم قشيرى، و بين حنابله رخ داد، علماى اشعرى، طومارى به عنوان شكايت، به وزير وقت، «نظام الملك»، نوشتند و گروهى به امضاى آن پرداختند و سرانجام، فتنه در سال 470، خاموش شد و شيخ حنابله، «ابو جعفر بنابى موسى»، زندانى گشت و نظم، به جامعه اسلامى باز گشت. متن اين شكوائيه را، «ابن عساكر»، با ذكر اسامى امضاء كنندگان آن، در كتاب خود آورده است[1].

البته، آتش فتنه در هر قرنى به وسيله حنابله روشن شده و حتى در قرن چهاردهم نيز، اين فتنه در مصر پديد آمد. گروهى از مسلمانان كه از دعوت


[1] «تبيين كذب المفترى»، ص 310 ـ 318.

اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 292
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست