responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 159

نه همسرى دارد و نه فرزندى.

3ـ محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) بنده او و رسول اوست، كه او را با هدايت و آيين استوار فرستاده است.

4ـ بهشت و دوزخ بر حق هستند.

5ـ رستاخيز مى آيد و در آن شكى نيست و خدا مردگان قبور را بر ميانگيزد.

6ـ خداوند بر عرش خود استقرار دارد[1]. چنانكه فرموده است:

((اَلرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى)) (سوره طه/5).

7ـ خدا چهرهاى دارد، ولى بدون كيفيت (بلا كيف). چنانكه فرموده است:

((وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الإِكْرامِ)) (سوره رحمن/27).

«روى پروردگارت باقى ميماند كه صاحب جلال و احترام است».

8ـ خدا داراى «دو دست» است بدون كيفيت. چنانكه ميفرمايد:

((خَلَقْتُ بِيَدَىَّ)) (سوره ص/75) «آدم را با دو دستم آفريدم».

و نيز ميفرمايد:

((بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ)) (سوره مائده/64) «بلكه دستهاى او باز هستند».

9ـ خدا چشم دارد اما بدون كيفيت[2]. چنانكه فرمود:


[1] اهل حديث، در اين آيه، «استواء» را به معناى استقرار ميگيرند، نه بمعناى استيلاء و تسلط. چيزى كه هست، برخى از آنان براى پرهيز از تشبيه و تجسيم ميگويند: خدا بر عرش استقرار دارد ولى كيفيت آن براى ما معلوم نيست.
[2] اين واژه (بدون كيفيت)، در كتابهاى كلامى اشاعره، پس از طرح صفات خبرى مانند «وجه» و «يد»، زياد بكار ميرود و گاهى از آن با كلمه «البلكفه» كه مصدر جعلى بلا كيف است، تعبير ميكنند و اين براى فرار از تشبيه است. و حاصل اين كه ميگويند: خدا چهره و دست و پا دارد ولى نه با كيفيتى كه بشر دارد. ولى هرگز در توصيف خدا به اين صفات
راه تأويل و مجاز را نميپيمايند بلكه اين الفاظ را با بيان معانى لغوى آن بكار ميبرند; فقط مدعى هستند كه كيفيت آن براى ما معلوم نيست.

اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 159
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست