[1] اهل حديث، در اين آيه، «استواء» را به معناى استقرار ميگيرند، نه بمعناى استيلاء و تسلط. چيزى كه هست، برخى از آنان براى پرهيز از تشبيه و تجسيم ميگويند: خدا بر عرش استقرار دارد ولى كيفيت آن براى ما معلوم نيست. [2] اين واژه (بدون كيفيت)، در كتابهاى كلامى اشاعره، پس از طرح صفات خبرى مانند «وجه» و «يد»، زياد بكار ميرود و گاهى از آن با كلمه «البلكفه» كه مصدر جعلى بلا كيف است، تعبير ميكنند و اين براى فرار از تشبيه است. و حاصل اين كه ميگويند: خدا چهره و دست و پا دارد ولى نه با كيفيتى كه بشر دارد. ولى هرگز در توصيف خدا به اين صفات راه تأويل و مجاز را نميپيمايند بلكه اين الفاظ را با بيان معانى لغوى آن بكار ميبرند; فقط مدعى هستند كه كيفيت آن براى ما معلوم نيست.
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا الجزء : 1 صفحة : 159