responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 134

ضعيفند و شايسته استدلال نيستند.

ابن عدى، اين حديث را به سندى از ابو هريره نقل كرده است و در سند او، جعفر بن الحارث است كه محققان رجالى درباره او ميگويند: «ليس بشىء». احاديث او بى ارزش است.

خيثمه در مسند خود، آن را به سندى از ابو هريره نقل ميكند، و در سند او، «غسان بن فاقد» است كه كاملاً فرد مجهول و ناشناختهاى است. «دار قطنى» به طريق سومى نقل ميكند كه غالب روايان آن، مجهول و ناشناخته ميباشند[1].

حديث سوم را ترمذى در سنن خود به سندى كه در پاى نوشت آمده، نقل ميكند[2].

در اين سند دو راوى مجهول و ناشناخته، به نامهاى على بن نزار، و نزار (فرزند و پدر)، و يك ضعيف به نام قاسم بن حبيب، وجود دارد. گذشته از اين، خود عكرمه از وضّاعان حديث است كه از زبان ابن عباس، دروغهايى را سر هم و نقل ميكرد. پس با اين احاديث ضعيف ـ از نظر سند ـ، نميتوان برخى از طوائف اسلامى را مرتد و يا دور از اسلام خواند. اكنون موقع آن رسيده است كه به تفسير مضمون آن بپردازيم.

«قدريه» چه كسانى هستند؟

قائلان به «قضاء» و «قدر» و نافيان آن، هر يك ميكوشند كه مخالفان خود را


[1] اللئالى المصنوعة فى الاحاديث الموضوعة، ج 1، ص 257 ـ 258.
[2] واصل بن على كوفى، از محمد بن الفضيل، از قاسم بن حبيب، از على نزار، از نزار، از عكرمه، از عبد اللّه بن عباس، از پيامبر. (سنن ترمذى، ج 4، كتاب القدر، باب 13، حديث2149).

اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 134
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست