responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 109

نيز پس از خود به جاى گذارد. كعب خليفه را تصديق كرد. در اين موقع عصاى ابوذر به جاى سينه كعب، سر او را نشانه گرفت و بر آن فرود آمد و گفت: اى فرزند يهود، مردى ميميرد و چنين ثروت كلانى از خود ميگذارد، باز ميگويى: خدا به او خير دنيا و آخرت بدهد. من از پيامبر خدا شنيدم كه فرمود خوش ندارم بميرم و به اندازه يك «قيراط» از خود بگذارم. عثمان از گفتار ابوذر ناراحت شد و گفت: روى خود را دور كن»[1].

پيش گويى از سلطنت معاويه

كعب الاحبار در سال 34 هجرى، يكسال پيش از قتل خليفه سوم، درگذشت، ولى از تبديل خلافت به سلطنت، و اينكه براى امت مايه رحمت است، گزارش ميداد. وى ميگفت: «زادگاه پيامبر مكه و هجرت او به «طيبه»، و سلطنت او در شام خواهد بود»[2].

و نيز از گفتار او است: «آغاز اين امت نبوت و رحمت است، و سپس خلافت و رحمت است، آنگاه سلطنت و رحمت است، بعد از آن پادشاهى و جباريت خواهد بود، در اين حالت دل زمين بهتر از روى آن است»[3].

مقصود از مقطع سوم، حكومت معاويه است كه آن را سلطنت و رحمت ميخواند. گفتار كعب به صورت كمرنگ در صحاح و مسانيد وارد شده است. ترمذى ميگويد: «پيامبر فرمود: سى سال خلافت است، سپس پادشاهى»[4]. و ابو داوود نقل ميكند كه فرمود: «سى سال جانشينى از نبوت است، آنگاه خدا به هر


[1] مروج الذهب ج 3، ص 340.
[2] سنن دارمى، ج 1، ص 5.
[3] حلية الاولياء، ج 6، ص 25.
[4] سنن ترمذى، ج 4 كتاب فتن، ص 503، به شماره 2226.

اسم الکتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى المؤلف : سبحانی، علیرضا    الجزء : 1  صفحة : 109
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست