اسم الکتاب : علم غيب (آگاهى سوم) المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 187
در زمان پيامبر گرامى اسلام و زمان هاى بعد، حتى تا چند قرن بعد، گاهى كلمه «علم غيب» به معناى «علم غيب ذاتى» استعمال مى شده است وحتى برخى از دانشمندان بزرگ شيعه[1] فرموده اند: با اين كه پيامبر و امام از غيب آگاهى دارند در عين حال نبايد آنان را با كلمه «عالم به غيب» توصيف كنيم زيرا «علم به غيب» فقط به خداوند گفته مى شود و بر كسى كه علم او به تعليم الهى است نبايد اطلاق شود گواه روشن اين مطلب گفتارى است كه از على(عليه السلام) در نهج البلاغه نقل شده است.
هنگامى كه على(عليه السلام) در بصره از حوادث آينده خبر داد; يكى از ياران او گفت: آيا علم غيب دارى؟ حضرت خنديد و فرمود: اين «علم غيب» نيست يعنى علم غيب ذاتى و بدون تعليم الهى نيست «انّما هو تعلّم من ذى علم»; بلكه اين آگاهى از غيب را رسول خدا به من تعليم كرده است.[2]
بنابراين «علم غيب» در عصر نزول قرآن و صدور احاديث، به معناى علم ذاتى، هم استعمال مى شده است و هيچ مانعى ندارد كه با در نظر گرفتن آياتى كه آگاهى از غيب را براى پيامبران
[1] گفتار هشت نفر از دانشمندان بزرگ در اين باره در بخش سوم اين كتاب نقل شد. [2] نهج البلاغه، خطبه 124.
اسم الکتاب : علم غيب (آگاهى سوم) المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 187