1 - ذبح حيوان براى هدفى صحيح جايز است و از شكستن شوكت دشمن، هدفى صحيحتر نيست. سپس به آتش كشيده مىشود تا منفعت آن به كافران نرسد و از اين جهت حكم تخريب بنا را دارد، برخلاف آتش زدن قبل از ذبح، كه مورد نهى واقع شده است و پى كردن حيوان كه مثله محسوب مىگردد. [1]
2- زيرا ذبح چهارپايان كافران در وضعيت غير جنگى موجب خشم و تضعيف قدرتشان مىگردد؛ و كشتن آنها در حال جنگ نيز همان حالت را دارد. [2]دليل مباح بودن كشتن حيوانات دشمن، قول خداى متعال است كه مىفرمايد:
و يا هيچ قدمى كه كافران را خشمگين سازد، بر نمىدارند و يا دستبردى به دشمن نمىزنند، مگر آنكه عمل صالحى بر ايشان نوشته شود.
شاخۀ دوم-نظريّه و دلايل مخالفان
يكم: نظريّۀ مخالفان
سر بريدن آنچه قابل خوردن باشد، به هدف خوردن، و از بين بردن حيواناتى كه در عمليّات جنگى مورد استفادۀ دشمن قرار مىگيرند، مانند اسبان سوارى و استران باركش، جايز است، زيرا اين كار همانند آماده ساختن نيرو عليه دشمن است و موجب تضعيف ابزار جنگى او مىگردد [4]و خداى متعال فرموده است:
[1] -مرغينانى، الهداية، ج 2، ص 142.
[2]- ابن حزم اندلسى، المحلى، ج 7، ص 295؛ ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 507.
[3] -توبه (9) ، آيۀ 120.
[4] -ر. ك: احمد طحطاوى، حاشية الطحطاوى، ج 2، ص 442؛ شربينى، مغنى المحتاج، ج 4، ص 508؛ ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 507؛ ابن قدامه، الشرح الكبير، ج 5، ص 508؛ ابن حزم اندلسى، المحلى، م 4، ج 7، ص 294.