1- مخازن بزرگ آب كه اگر به وسيلۀ مسلمانان كوبيده شود، راه را برآنان مىبندد يا غرقشان مىكند.
2- آنچه مسلمانان از بريدن آنها، به اين دليل كه از وجود آنها براى علوفه استفاده مىكنند يا در زير آنها سايه مىگيرند يا از ميوهاش مىخورند، زيان مىبينند.
3- كارى كه عادت ما و دشمن بر آن جارى نيست و اگر ما انجام دهيم با ما مقابله به مثل مىكنند، مانند ويران ساختن بيمارستانها [1]و چاههاى نفت. اگر ما اين اموال دشمن را از بين ببريم با ما مقابلۀ به مثل مىكند و زيان سنگينترى متوجّه ما مىشود. [2]پس به دليل اينكه انجام آن موجب ضرر رساندن به مسلمانان مىشود، حرام است. [3]
نوع سوم: اموالى كه شرايط جنگى نه مقتضى از بين بردن و نه باقى گذاشتن آنهااست؛ مانند كشتزارها و بناهايى كه مانع عبور سپاه و گردنۀ راه پيروزى واقع نمىشوند و مسلمانان در آن سود يا زيانى جز به خشم آوردن و ضرر زدن به كفار ندارند.
ابو حنيفه، ابويوسف، مالك، شافعى، ابن منذر، اسحاق و ابن حزم اندلسى گفتهاند: از بين بردن اموال دشمن (از نوع سوم) جايز است. اسحاق گفته است: اگر براى دشمن شكست آورتر باشد، آتش زدن سنّت است. [5]
[1]- ر. ك: موفق الدين عبد الله بن احمد بن محمود بن قدامه (وفات:630 ه) المغنى و الشرح الكبير على مختصرالامام ابو القاسم عمر بن حسين بن عبدالله بن احمد خرقى، متوفاى 234، دار الكتاب العربى للنشر و التوزيع، بيروت (1403/1983) ج 10، ص 509، از اين پس هر جا به اين مأخذ رسيديم اين گونه ارجاع مىدهيم: ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير؛ محمد على الحسن، العلاقات الدوليه، ص 166.
[2]- ر. ك: ابن قدامۀ مقدسى، المقنع، ج 1، ص 486؛ نواوى، العلاقات الدوليه، ص 139.
[3] -ر. ك: ابن قدامه، المغنى، ج 10، ص 510؛ ابن قدامه، الشرح الكبير، ج 5، ص 510.
[4] -ر. ك: ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 510؛ ابن قدامه، الشرح الكبير، ج 5، ص 510؛ ابومحمد على بن احمد بن سعيد بن حزم اندلسى (وفات:1456، المحلى، تحقيق استاد احمد شاكر، دار الفكر، م 4، ج 7، ص 294؛ نواوى، العلاقات الدوليه، ص 139؛ محمد على الحسن، العلاقات الدوليه، ص 166.
[5] -ر. ك: ابن قدامه المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 510؛ ابن قدامه، الشرح الكبير، ج 5، ص 510.