سزاوار است كه ميان اموال دشمن فرق نهاده شود [و ما آنها را به انواع زير تقسيم مىكنيم]:
نوع اوّل: اموالى كه به مقتضاى شرايط ميدان نبرد بايد نابود شوند، مانند چيزهايى كه باعث به تعويق افتادن تحرّكات نظامى در ميدان كارزار و يا سدّ راه مىگردند؛ چيزهايى كه دشمن خود را در پس آنها پنهان مىكند يا براى انتقال خود و يا تداركاتش به كار مىگيرد؛ [1]مخازن؛ ايستگاههاى رادار؛ سنگرهاى نگهبانى؛ [2]چيزهايى كه نزديك سنگرهاى دشمن و مانع پيكار با اوست؛ وسايل استتار دشمن در برابر مسلمانان؛ چيزى كه بريدن آن براى وسعت دادن راه يا فراهم آوردن امكان يك قتل يا بستن يك شكاف يا اصلاح يك راه ضرورى است؛ يا چيزى كه جز به وسيلۀ آن نمىتوان بر دشمن غلبه كرد؛ همچنين چيزى كه جنبۀ مقابلۀ به مثل با دشمن براى باز داشتن او دارد [3]-البتّه در مواردى كه در دين ما حرام نباشد-در جواز از بين بردن اين نوع، ميان فقيهان، اختلافى وجود ندارد. از اين رو، ابن قدامه با اشارۀ به آن مىگويد:
«از بين بردن اين گونه اموال جايز است، بى آنكه مخالفى در اين باره بشناسيم» .
بلكه اگر ضرورت ايجاب كند، از بين بردنش واجب است، مثل اينكه راه پيروزى بدان منحصر گردد. [4]اين عقيده ابوحنيفه، مالك، شافعى، احمد، نافع، ابن عمر و اسحاق است. [5]
نوع دوم: اموالى است كه زيان از بين بردن آنهابه خود مسلمانان باز مىگردد مانند:
[1]- ر. ك: احمد الطحطاوى الحنفى، حاشية الطحطاوى على الدر المختار، دار المعرفة، بيروت، ج 2، ص 242؛ عبدالخالق النواوى، العلاقات الدوليه، ص 138.
[2] -ابن قدامه، الشرح الكبر، ج 5، ص 510.
[3]- ر. ك: ابوبكر كشناوى، اسهل المدارك، دار الفكر، چاپ دوم، ج 2، ص 50؛ ابن قدامه، المغنى، ج 10، ص 510.
[4] -ر. ك: ابن قدامه، المغنى، ج 10، ص 510؛ ابن قدامه، الشرح الكبير، ج 5، ص 510.
[5] -ر. ك: مالك بن انس اصبحى، المدونة الكبرى، روايت امام سحنون بن سعيد تنوخى از امام عبدالرحمن بن قاسم، همراه مقدمات ابن رشد، دار الفكر العربى، بيروت (1398/1978) چهار جزء، ج 1، ص 372؛ ابو اسحاق ابراهيم بن على بن يوسف فيروزآبادى شيرازى، وفات 476 ه. ، المهذب فى فقه الامام الشافعى، دار المعرفه، چاپ دوم، بيروت (1379 ه. /1959 م) ، ج 2، ص 236؛ محمد سعيد رمضان البوطى، فقه السيره، دار الفكر العربى، چاپ هشتم، (1400 ه. /1980 م) ، ص 236.