در فرهنگ دينى ما هر كس امانتدار معتبرى
باشد، اسرار بيشترى به او سپرده مىشود و انسان همواره در اين باره مورد آزمايش
قرار مىگيرد و بايد محدوديتهاى دقيقى را در گفتار و رفتار رعايت كند و در افشاى
راز و طرح صحبتهاى غيرضرورى بهشدّت بخيل باشد.
امام كاظم 7 در سخنى به يكى از ياران خود مىفرمايد:
اگر در اين دست چيزى دارى كه مىتوانى آن را از دست ديگر پنهان
كنى، اين كار را انجام بده؛ سپس در ادامه مىافزايد: زبانت را حفظ كن تا عزيز باشى
و خود را اسير مردم [از طريق سپردن رازت به آنها] قرار مده كه خوار مىشوى[2]
اولياى گرامى اسلام نيز با توجه به وضعيت ناهنجار سياسى و ستم
حاكمان جور در روزگار خود، به اصل پنهان كارى اهميّت مىدادند و تنها عدّه اندكى
از ياران و نزديكان را از اهداف خويش آگاه مىساختند و ياران و نزديكان خود را به
رازدارى سفارش كرده، اهميت آن را گوشزد مىنمودند.
[2] امام کاظم(ع) فرمود:" ان کان فی یدک هذهشیء فان
استطعت ان لا تعلم هذه فافعل... فقال: احفظ لسانک تعز و لا تمکن الناس من قباد
رقبتک فتذل"( اصول کافی، ص2، ص228).
اسم الکتاب : آيين رازدارى در اسلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 29