برآورده سازد، طبيعى و پسنديده است، زيرا همگان طالباند كه در دل ديگران جايى داشته باشند و مورد احترام قرار گيرند تا چرخ زندگىشان، براحتى بچرخد. امّا انسان بايد دقت كند كه اين صفت طبيعى او را از طريق راستى و درستى خارج نكند و به فسق و عصيان و كفر نكشاند.
واقعيت اين است كه «جاهطلبى» در همۀ اقشار مردم، به تناسب شغل و مقامشان وجود دارد و هر كسى در رشته و حرفۀ خويش دوست دارد تا به عالىترين مقام برسد و سايرين را زير نفوذ و فرمان خود درآورد. نيروهاى اطلاعاتى نيز به تناسب در دست داشتن برخى از اهرمهاى قدرت، شايد بيش از ديگران در معرض پيدايش اين رذيله قرار گيرند، بدين سبب بحث جاهطلبى را در چهار محور تبيين مىكنيم:
نكوهش جاهطلبى
دين مقدّس اسلام، جاهطلبى را به شدّت مورد نكوهش قرار داده و پيروان خويش را از آلوده شدن به آن برحذر داشته است. از جهان بينى توحيدى برمىآيد كه جاهطلبى و برترى جويى، با توحيد و يگانهپرستى سازگار نيست و رياستطلب در مسير شرك و كفر گام برمىدارد، چنان كه شيطان با ادّعاى برترى بر آدم، به كفر گراييد و از درگاه الهى رانده شد.