هر كس به منظور عيبجويى و ريختن آبروى مؤمنى سخنى بر ضرر او بگويد تا از چشم مردم بيفتد، خداوند او را از ولايت خود بيرون مىكند، تا تحت سرپرستى شيطان قرار گيرد، ولى شيطان نيز از پذيرش او امتناع مىورزد.
اكثر مردم در انجام نماز و روزه و ساير عباداتى كه موجب تقرّب آنها به درگاه خداوند مىشوند، كوتاهى نمىكنند و از گناهانى همچون زنا و شرب خمر نيز به شدّت پرهيز مىكنند و اگر كسى اين گناهان را به آنان نسبت دهد، برافروخته و ناراحت مىشوند، ولى به آسانى مرتكب غيبت مىشوند و از ريختن آبروى برادران ايمانى خود امتناع ندارند. با وجود اينكه غيبت طبق روايتى مشهور از نبى اكرم(ص) از زنا بدتر و جبران آن نيز دشوارتر است. [2]
موارد جواز غيبت
روشن است كه نكوهش و تحريم غيبت به دليل مفاسدى است كه در پى دارد. از اينرو، در مواردى كه غيبت متضمّن مصالحى باشد كه بر
[1] . وسائل الشيعه، ج 8 ، ص 608 .
[2] . ر. ك. محجةالبيضا، ج 5 ، ص 251 ؛ جامع السعادات، ج 2، ص 312.