«نفاق» از «نفق» مشتق شده كه به معناى راه زيرزمينى و نقب است.
«نافقا» نيز از همين خانواده است كه به لانۀ موش صحرايى گفته مىشود كه با دو دهليز ساخته مىشود؛ يكى از آنها آشكار و طبيعى است، و ديگرى با پوشش نازكى مسدود شده و اگر دشمن از راه طبيعى به لانۀ او حمله كند، خودش از راه ديگر فرار مىكند و با زدن يك ضربه به آن پوشش نازك، مىگريزد. در تعريف نفاق نيز گفتهاند: «مخالفت آشكار و نهان انسان در ايمان، عبادات و معاشرت با مردم». [1]
فطرت پاك انسان، همراه عقل سليم و شرع مقدّس، دورويى و نفاق و «گندمنمايى و جوفروشى» را زشت شمرده، به شدّت محكوم مىكنند، حتى شخص منافق نيز اگر وجدان خويش را به داورى بطلبد، به همين نتيجه خواهد رسيد.
[1] . با استفاده از مفردات راغب، واژۀ نفق و جامعالسعادات، ج 2، ص 411.