گروهى از پيروان مسيحيّتِ تحريف شدۀ اروپا و مرتاضان هندى خواستار سركوب كامل آن شده و راه تفريط پيمودهاند؛ در دنياى مسيحيّت، زنان و مردان زيادى به نام دين، تارك دنيا مىشوند و از قانون متقن و ضرورى آفرينش يعنى زناشويى و اعمال تمايلات جنسى سرباز مىزنند و اين كار از نظر آنها و ديگر پيروان آيين مسيحيّت، شيوهاى مقدّس و پسنديده است. آنان چنين مىپندارند كه با اين عمل، خويشتن را از بند حيوانيّت رهانيده و به كمال حقيقى انسانيّت رسيدهاند. [1] در مقابل، دستهاى مانند فرويد و پيروان و همفكرانش تحت عنوان اصالت لذّت، سعادت را در جلب لذايذ مادّى دانستهاند. از نظر آنان سعادتمند كسى است كه غريزۀ جنسى خود را آزاد بگذارد و در اين مسير هيچ محدوديّتى را به رسميّت نشناسد. آنان همچنين، ريشۀ همۀ عقدهها و بيماريهاى روانى را در سركوبى، ناكامى و محدوديت خواهشهاى جنسى جستجو مىكنند. [2]
ديدگاه آيين حياتبخش اسلام، برخلاف اين دو نظريۀ افراطى و تفريطى است كه به تبيين آن خواهيم پرداخت.
غريزۀ جنسى از نظر اسلام
اسلام از سويى قلع و قمع غريزۀ جنسى را مردود مىداند و از سوى ديگر آزادى و لجام گسيختگى آن را محكوم مىكند. اسلام به ارضاى غرايز و