انسان براى ادامۀ زندگى خويش در اين جهان بايد نيازمنديهاى خود را تأمين كند. نحوۀ تأمين اين نيازها از جهات كمّى و كيفى مىتواند متفاوت باشد. انبيا و اولياى الهى و ديگر رادمردان وارستهاى كه با آثار مثبت خود دنيا را متحوّل كردهاند، در بهرهبردارى از متاع دنيا همواره به كمترين حدّ آن قناعت كردهاند. حضرت على(ع) حضرت موسىٰ(ع) را چنين مىستايد:
به خدا سوگند او چيزى جز نان از خدا نمىخواست تا آن را بخورد، چرا كه او سبزى زمين را مىخورد و سبزى علف از پوست نازك شكمش به خاطر لاغر و كمگوشت بودن بدن او ديده مىشد. [1]
همچنين حضرت عيسىٰ(ع) را چنين توصيف مىكند:
سنگ را بالش خود مىساخت، لباس خشن مىپوشيد و غذاى ناگوار مىخورد. خورشت او گرسنگى و چراغ او در شب نور ماه بود. [2]
و نيز دربارۀ پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد:
او از همۀ مردم گرسنهتر بود، دنيا بر او عرضه شد، ولى از پذيرفتنش سر باز زد...، بر روى زمين غذا مىخورد، چون بردهها مىنشست، با دست خود كفش و لباسش را وصله مىزد. [3]