همۀ هنرها سعى دارند به شكل سينماى صدادارِ رنگىِ سه بعدى دست يابند. [1]
توانايىهاى سينما در رساندن مطلب و القاى حس و فكر بسيار روشن و درخشان است. سينما چون الهۀ نور، به فروزانترين آسمانهاى خيال پر مىكشد و با تكيه بر عناصر بيانى ويژۀ خود-كه مالكيّت آنها فقط در انحصار سينما است-، تا اعماق دل آدمى و مخاطب نفوذ مىكند. قبل از اين كه به مبحث سينماى دفاع مقدّس بپردازيم، مرورى هرچند فشرده به عناصر ساختمانى سينما خالى از فايده نخواهد بود.
2. توانايىهاى سينما
شايد تئاتر و نمايش غنىترين نوع بيانى هنر پيش از سينما بود. سه ويژگى در نمايش است كه آن را از ديگر هنرها متمايز مىكند: اوّل، تماشاگر نمايش صحنۀ در حال اجرا را يكپارچه مىبيند، يعنى همواره كل فضاى صحنۀ نمايش را تماشا مىكند، دوّم، تماشاگر بر روى صندلى خود، كل فضاى نمايش را از فاصلۀ ثابت غيرمتغيرى مىبيند و سوّم، ديد تماشاگر تغيير نمىكند.
سينما با كمك ماشين و تكنولوژى اين سه ويژگى را رشد داده و چنان به شكلى تازه و پربار و مدرن بهكار گرفته است كه قابل مقايسه با نمايش نيست: اوّل، همين فاصلۀ ثابت را-درحالى كه تماشاگر در صندلى خود نشسته است-به كمك كمپوزيسيون (تركيببندى) يك نما، از تصويرهايى با ابعاد مختلف به يك فاصلۀ متغير نزديك به موضوع و دور از موضوع تبديل كرده است، دوّم، مىتواند صحنه را به قسمتها و نماهاى گوناگون تقسيم كند و صحنه را از يكنواختى احياناً خستهكننده نجات دهد، سوّم، به كمك دوربين مىتواند با تغيير زاويۀ نگاه،