تانك‌هاى گردان من به كام آتشى كه ايرانى‌هاى سرسخت برافروخته بودند، فرو رفت و علاوه بر كشته شدن تعداد زيادى از سربازهايم، سه‌تن از افسرهايى را كه فرماندهى واحدهايم را به عهده داشتند نيز از دست دادم. [1]

دو- همو در بارۀ بازپس‌گيرى ارتفاعات مشرف بر شهر مندلى عراق به‌وسيلۀ نيروهاى عراقى مى‌گويد:

فرماندهان منطقه واقعاً به پيروزى ما مطمئن بودند، زيرا مى‌ديدند از يك‌سو چندين واحد زرهى-آن‌هم با تانك‌هاى پيشرفته-به ايرانى‌ها هجوم برده‌اند و از سوى ديگر آتش توپخانه‌هاى سنگين موجود در منطقه چنان موضع ايرانى‌ها را زير آتش برده بود كه اصلاً كسى تصور نمى‌كرد حتّى يك‌نفر هم در ميان آن آتش هولناك تاب مقاومت بياورد و آن‌جا باقى بماند، امّا برخلاف همۀ اين تصوّرات فعلاً برگ برنده در دست ايرانى‌ها بود! آن‌ها چنان جانانه در مقابل ما به مقاومت برخاستند كه خيلى زود افراد پياده جان خود را برداشته، با فرار كردن از مهلكه، تانك‌ها را در مقابل گلوله‌هاى پى‌درپى ايرانى‌ها تنها گذاشتند. نيروهاى اسلامى كه متوجّه فرار افراد پيادۀ ما شدند، جسورتر از قبل از كمين‌گاه‌هاى خود بيرون مى‌زدند و تانك‌هايمان را يكى پس از ديگرى به آتش مى‌كشيدند. [2]

سه- يكى از اسيران عراقى در بارۀ مقاومت تعدادى اندك از رزمندگان اسلام در برابر گروهى كثير از نيروهاى عراقى در عمليّات فتح‌المبين مى‌گويد:

افراد ما با سنگرى كه در دست نيروهاى شما بود و هشت‌نفر از پاسداران در پشت آن مى‌جنگيدند، درگيرى شديدى داشتند. ما شش گروهان و هر گروهان