اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا الجزء : 1 صفحة : 43
طاقتفرساى آموزش غوّاصى ديگر رمقى براى كسى باقى نمىگذاشت. واقعاً شبهايى كه قرار نبود براى تمرين به كارون برويم، از خستگى بىهوش مىشدم، امّا باز هم بچّهها اين شبها را غنيمت مىشمردند و به راز و نياز مىپرداختند. يكشب بيدار شدم و به داخل تداركات رفتم. پشت كارتنهاى تغذيه قامتى بلند ولى خميده با گردنى كج ديدم. چهرۀ ملتهب و گريان و دستان به التماس بلندشدۀ مسعود نمايان شد. مدتى نشستم و با صداى ناله و گريۀ مسعود همنوا شدم. در قنوتش داشت تند [و] با اشك و ناله مناجات شعبانيه را از حفظ مىخواند و اشك مىريخت! [1]
همين رزمنده صحنۀ ديگرى را كه از نماز شب رزمندگان تيپ 21 امام رضا مشاهده كرده است، چنين بازگو مىكند:
از مقرّ گردان رفتيم بيرون بهسمت خاكريزها و بيابان پشت گردان. گفت: بچّهها پشت خاكريز هستند. يواشكى رفتم بالاى خاكريز و سرك كشيدم. خداى من! چه خبر بود! اينجا كجاست؟ تعداد زيادى قبر كندهشده ديدم كه عدهاى داخلش مشغول عبادت بودند. يكى نماز مىخواند، يكى ناله مىكرد، يكى گريه مىكرد و. . . تعجب كردم كه خدا چطور مرا به ميان اين فرشتگان زمين راه داده! بوى عطر رفتوآمد ملائك و ائمه به مشام مىرسيد. [2]
سردار قاسم سليمانى، فرمانده لشكر 41 ثاراللّه در عمليّات والفجر 8، در بارۀ نماز شب گردان غوّاص اين لشكر مىگويد:
جايى در كنار اروند براى گردان غوّاص در نظر گرفته شده بود و نيروها دو-سه روز زودتر به آنجا منتقل شدند. براى نيروها در قرارگاه فرماندهى جلسهاى گذاشتيم. در آنجا برايشان صحبت كردم. جلسۀ عجيبى بود. شايد توى تاريخ