اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا الجزء : 1 صفحة : 163
رويارويى با دشمن روزشمارى مىكردند. گاه ضرورت آموزش يا كافى بودن نيروهاى موجود در خطوط تماس با دشمن ايجاب مىكرد كه برخى نيروها مدتى را در مقرها و موقعيتها سپرى كنند. گذران اين مدت براى رزمندگان دشوار بود و بىتابى و بيقراريشان براى برخورد با دشمن آنان را به گلهمندى و اعتراض وامىداشت و فرماندهان گردانها و گروهانها بهسختى آنان را مجاب و قانع مىكردند. راوى لشكر 27 حضرت رسول، حالت نيروهاى اين يگان را در عمليّات فتحالمبين اينگونه ترسيم مىكند:
نيروهاى بسيجى و سپاهى هنگامى كه در دوكوهه بودند، براى عمليّات روزشمارى مىكردند. . . هنگامى كه برادران را به پشت جبهه منتقل كردند، از آن روز به بعد تمامى فرمانده گردانها را مستأصل كردند؛ بهطورى كه فرمانده گردانها و گروهانها از دست نيروهاى خودشان فرارى بودند. [1]
برادران پس از عمليّات انتظار داشتند كه آنها تا مرز پيشروى كنند و از اين كه پس از پيروزى در يك منطقه در يكجا متوقف شدهاند، خيلى ناراحت بودند. هرجا كه برادر حاج احمد متوسليان يا محسن رضايى پا مىگذاشتند، به آنها فشار مىآوردند و فرياد سرمىدادند كى به عمليّات مىرويم. روحيۀ بچّهها آنقدر بالا و تهاجمى بود كه مسؤولين از كنترل آنها عاجز شده بودند. مثلاً فرمانده گردان بلال از گردان خود فرارى بود، چون نمىتوانست جواب بچّهها را بدهد. شور و شوق به عمليّات آنقدر زياد بود كه حتى مسؤولين را به ترس از دشمن متهم مىكردند. [2]
راوى لشكر 25 كربلا نيز دربارۀ شوق رزمندگان اين لشكر در عمليّات كربلاى 1 كه در گفتۀ فرمانده اين لشكر آمده است، مىگويد: