اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا الجزء : 1 صفحة : 148
مردانه با پا مين را كنار مىزد و لگد مىكرد. با انفجارى، ميان ميدان مين افتاد! سينهخيز جلو رفت. مين بعدى را با دست منفجر كرد، آنگاه به خون غلتيد. از اين حماسه، بچّهها پيام ايثار [را] دريافت كردند و با شور و حالى وصفناشدنى محور چمسرى را بهعنوان موفّقترين نبرد عمليّات محرّم ثبت نمودند! [1]
ايثار براى لو نرفتن عمليّات از نمونههاى برجسته و درخشان ايثارگرى در دفاع مقدّس است. دو نمونۀ ذيل بدون هرگونه توضيح در اين باره گويا است:
يك شب عازم يكى از عمليّاتهاى شناسايى بوديم. به مانعى برخورديم كه دشمن تلههاى انفجارى كار گذاشته بود. در همين حال، پاى يكى از بچّهها به سيم رابط تله برخورد كرد و شعلهور شد. آنهايى كه در جبهه بودهاند مىدانند كه نور اين شعلهها دستكمى از منوّرها ندارند. در يك لحظه همه ميخكوب شدند! دل تو دل ما نبود. همه وحشت كرديم كه نكند لو برويم. يكى از بچّهها بلافاصله دستش را برد و سيم شعلهور را گرفت و با دستش بهزير خاك برد. خدايا چه مىديدم؟ اين رزمندۀ دلاور حتى آخ هم نگفت. چون نمىخواست به هيچ عنوان دشمن متوجه موضع ما بشود. دست اين بسيجى قهرمان مدتى در زير خاك ماند، صداى جزغاله شدن دستش را در زير خاك مىشنيديم، ولى او نهتنها ناله نمىكرد، بلكه باشجاعت مىگفت: نترسيد انشاءاللّه دشمن متوجه اين شعله نشد. وقتى دستش را از زير خاك بيرون آورد، فقط اسكلت استخوانى باقى مانده كه سياه و سوخته بود. اين صحنه خيلى بچّهها را تحت تأثير قرار داد. اگر او اين كار را نمىكرد، عمليّات لو
[1]. عبور از چم هندى، ص 26-27. همچنين ر. ك: ياد ايام، ج 1، ص 102.
اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا الجزء : 1 صفحة : 148