responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا    الجزء : 1  صفحة : 142

را نياورده و شروع به بمباران شيميايى نمود. در اين حين براى انتقال مجروحين وارد بيمارستان شدم. زمانى كه دشمن بمب‌هاى شيميايى مى‌انداخت، بيمارستان پر از مجروح بود. يكى از پزشكان ايثارگر براى اين كه مجروحين از اين بمباران آسيبى نبينند، با گاز استريل دهانشان را مى‌بست تا به‌اصطلاح شيميايى نشوند و به اين كار آن‌قدر ادامه داد تا اين كه بعد از بستن دهان آخرين مجروح، خود به درجۀ شهادت نايل آمد. [1]

در كتاب حماسۀ ياسين در بارۀ ايثارگرى يكى از رزمندگان آمده است:

ساعت 3 بامداد بود. عراقى‌ها داشتند براى يك پاتك همه‌جانبه سازماندهى مى‌كردند. من و حمزۀ سيدآبادى دويديم كه برويم نوار تيربار بياوريم. ناگهان صداى چاشنى نارنجكى كه در كانال افتاد، ما را به خود آورد، درست بين من و حمزه و دونفر ديگر از بچّه‌ها. حمزه بدون معطّلى خودش را انداخت روى نارنجك! ما هم با حيرت خوابيديم. چند لحظه بعد نارنجك منفجر شد. ضربۀ شديدى همراه با سوزش دست راستم را تكان داد. سلاحم باشدت پرت شد. بلند كه شدم، جنازۀ تكه‌پارۀ حمزه مقابلم بود. [2]

راوى لشكر 10 سيدالشهدا در ميان مشاهدات خود از ايثارگرى رزمندگان اين لشكر، صحنه‌اى از عمليّات كربلاى 5 را ثبت كرده است كه اوج ايثار جان را براى حفظ ديگران نشان مى‌دهد:

شدت آتش در صبح به‌حدى بود كه به‌قول برادر فضلى همه از برگشتن قطع اميد كردند و به توصيۀ وى، همه، قرآن‌هاى كوچك خود را از جيب‌ها درآورده و مشغول خواندن قرآن شدند. هر لحظه احتمال اصابت تركش به هركدام از اين برادران وجود داشت. با شدت گرفتن آتش، ابتدا تمامى افرادى كه در


[1] . جمهورى اسلامى،5/8/66، ص 8.
[2] . حماسۀ ياسين، ص 50.
اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا    الجزء : 1  صفحة : 142
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست