responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا    الجزء : 1  صفحة : 118

عراقى بر سرمان فرود آمد. آن‌ها ديوانه شده بودند و آن‌قدر ما را زدند تا از نفس افتادند. [1]

نمونۀ ديگرِ پاس داشتن سربلندى در اسارت، پرهيز از درخواست‌هاى تحقيرآميز بود. رزمندگان اسلام محروميّت را تحمل مى‌كردند، امّا حاضر نبودند ملتمسانه از دشمن چيزى درخواست كنند؛ اگر چيزى هم طلب مى‌كردند، از روى عزّت و به‌عنوان حقِّ انسانى خود بود. دو خاطرۀ ذيل نشانگر عزّت‌خواهى آزادگان سرافراز در دوران اسارت است:

ظهر روز بعد از عمليّات كه به قلب دشمن زده و تانك‌هاى زيادى را منفجر كرده بوديم و دود ناشى از انفجار تانك‌ها منطقه را فراگرفته بود، ناگهان خود را در محاصرۀ عراقى‌ها يافتيم و به اسارت درآمديم. حال دونفر از بچّه‌ها به‌دليل خونريزى زياد وخيم بود. . . لب‌هاى اسرا مثل زمين خشك و تفتيدۀ بيابان‌هاى جنوب ترك خورده بود و چشم‌هاى بى‌نورشان از فرط تشنگى به‌زور باز مى‌شد. چهره‌ها خون‌آلود و سياه و لباس‌ها آغشته به خاك و خون بود. دو مجروح از شدّت جراحت و خونريزى و همچنين از فرط تشنگى بى‌رمق كف ماشين افتاده بودند، دائم ناله مى‌كردند و اللّه اكبر و لا اله الاّ اللّه و يا حسين آن‌ها به‌گوش مى‌رسيد، امّا دشمن كافر بعثى در حالى كه نياز اسرا به آب و وضعيّت اسفبار آن‌ها را مى‌ديد، در جلوى روى آن‌ها آب مى‌خورد؛ بدون اين كه به آن‌ها آب بدهد و اين شكنجۀ روحى به‌مراتب سخت‌تر و شديدتر از شكنجه و جراحت جسمى بود. دو برادر مجروح در حالى كه مثل شهداى كربلا لب‌تشنه و مظلوم در خون خود غلتيده بودند، به شهادت رسيدند، ولى به دشمن كافر بعثى التماس نكردند! [2]


[1] . مينياتورهاى خونين، به‌كوشش غلامرضا نباتى، ص 35.
[2] . مقاومت در اسارت، دفتر اول، ص 61-62.
اسم الکتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) المؤلف : سنگری، محمدرضا    الجزء : 1  صفحة : 118
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست