الثامن‌

[8-] أن يأخذ في ترتيب التعلم بما هو الأولى‌

و يبدأ فيه بالأهم فالأهم فلا يشتغل في النتائج قبل المقدمات و لا في اختلاف العلماء في العقليات و السمعيات قبل إتقان الاعتقاديات فإن ذلك يحير الذهن و يدهش العقل. و إذا اشتغل في فن فلا ينتقل عنه حتى يتقن فيه كتابا أو كتبا إن أمكن و هكذا القول في كل فن. و ليحذر التنقل من كتاب إلى كتاب و من فن إلى غيره من غير موجب فإن ذلك علامة الضجر و عدم الفلاح فإذا تحققت أهليته و تأكدت معرفته فالأولى له أن لا يدع فنا من العلوم المحمودة و نوعا من أنواعها إلا و ينظر فيه نظرا يطلع به على مقاصده و غايته ثم إن ساعده العمر و أنهضه التوفيق طلب التبحر فيه و إلا اشتغل بالأهم فالأهم فإن العلوم متقاربة و بعضها مرتبط ببعض غالبا. و اعلم أن العمر لا يتسع لجميع العلوم فالحزم أن يأخذ من كل علم أحسنه‌

______________________________
- الدراري»/ 214- 220 و نحن ننقل هنا بعض كلامه و نحيل من أراد التفصيل إليه:

أ- «و بباش شمشير برنده همچون وقت، أعني زمان حاضر، كه دشمن داشتن حقّ مر نفس تو را، در گفتار «اگر» توست؛ و دور باش از آنكه گوئى: «مگر من فردا چنين و چنين كنم» كه اين كلمه لعلّ خطرناكترين علّتى است مر نفس را.

ب- و راه مى‌رو همچنان كه بر جاى مانده‌اى؛ و برخيز در حال شكسته‌پايى كه نصيب تو بى‌كارى است ما دام كه در تأخير مى‌دارى عزيمت خود را تا به وقت درست شدن، و همين معنى را بعينه بعضى از مشايخ به اين عبارت گفته‌اند كه «سيروا إلى اللّه عرجا و مكاسير»، پس كأنّه شيخ ناظم اين معنى ايشان را به نظم آورده است.

ج- و پيش آى و پيش آور، أعني ترك كن هرچه را كه تو از براى آن بازپس نشسته‌اى در خانه تن با زنان يا خسيسان، أعني نفس و قواى حسّى او؛ و بيرون آى از بندهاى واپس‌نگرستيها.

د- و ببر به شمشير عزم صحيح، تسويف و تسويل نفس را، پس اگر تو نيكو و تيزروى در راه عشق و فنا، آنگاه بيابى دمى خوش؛ چه نفس را اگر فدا كنى و به معشوق بخشى، بختيار شود يا وجودى نو يابد.

در اين بيت تجنيس الفاظ به كار برده است، اوّل: جدّ، از جدّ است به معنى قطع از باب مضاعف؛ و دوّم: فإن تجد، از جودت است به معنى نيكرفتار شدن اسب از أجوف، نعت او جواد آيد؛ سوم: تجد، از وجدان به معنى يافتن است از معتل فاء؛ و چهارم: جدت، از جود به معنى جان دادن است از أجوف، نعت از وى جائد؛ و پنجم: جدّت، از جدّ به معنى بختيار شدن، يا از جدّه به معنى نو شدن است هم از باب مضاعف».

و لا يخفى بعض الاختلاف بين الشرحين في تفسير بعض الكلمات.