مؤنث
«حىّ» به معنى «زنده» است. اسمى است كه بر همۀ اجناس و انواع مارها از افعى
گرفته تا مار كبرى و مار بزرگ و مار طوقى و جز آن دلالت مىكند، مذكر و مؤنث است و
به «حيّات» جمع بسته شده است[**].
آيۀ
مورد بحث دربارۀ يكى از معجزات موسى (ع) سخن مىگويد و آن تبديل شدن عصاى وى
به مار عظيم است و در آيۀ 107 سورۀ اعراف از آن تعبير به «ثعبان»
(اژدها) شده است.
بدون
شك، تبديل عصاى موسى به مار عظيم (يا درخشندگى خاص دست در يك لحظۀ كوتاه و
سپس بازگشت به حال اول) يك امر عادى يا نادر و كمياب نيست، بلكه هر دو خارق عادت
محسوب مىشود كه بدون اتكا بر يك نيروى ما فوق بشرى، يعنى قدرت خداوند بزرگ، امكانپذير
نيست.
كسانى
كه به خدا ايمان دارند و علم و قدرت او را بىپايان مىدانند هرگز نمىتوانند اين
امور را انكار كنند و يا مانند مادىگراها به خرافه نسبت دهند.
آنچه
در معجزه مهم است آن است كه عقلا محال نباشد و در اين مورد اين امر كاملا صادق
است، چرا كه هيچ دليل عقلى دلالت بر نفى امكان تبديل عصا به مار عظيم نمىكند.
مگر
عصا و مار عظيم هر دو در گذشتههاى دور، از خاك گرفته نشدهاند، البته شايد
ميليونها يا صدها ميليون سال طول كشيده كه از خاك اين چنين موجوداتى به وجود آمده
(و هيچ در اين مسئله تفاوتى نيست كه ما قائل به تكامل انواع باشيم و يا ثبوت
انواع، چرا كه به هر حال هم چوب درختان از خاك آفريده شدهاند و هم حيوانات) منتها
كار اعجاز در اين مورد بوده است كه آن مراحلى را كه مىبايست در طول ساليان دراز
طى شود، در يكلحظه در مدتى بسيار كوتاه انجام داده است آيا چنين امرى محال به نظر
مىرسد؟ ممكن است من كتاب قطورى را با دست در يك سال بنويسم، حال اگر كسى پيدا
[*]فَأَلْقٰاهٰا فَإِذٰا هِيَ حَيَّةٌ
تَسْعىٰ.«(موسى) آن را (عصا را) افكند، ناگهان مار عظيمى شد و شروع
به حركت كرد!» طه/ 20.