اسم الکتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه المؤلف : شریعتمداری، جعفر الجزء : 1 صفحة : 527
به
همين مناسبت به زنان شوهردار و همچنين زنان عفيف و پاكدامن كه از آميزش جنسى با
ديگران خود را حفظ مىكنند و يا در تحت حمايت و سرپرستى مردان قرار دارند گفته مىشود.
گاهى
به زنان آزاد در مقابل كنيزان نيز گفته شده، زيرا آزادى آنها در حقيقت به
منزلۀ حريمى است كه به دور آنها كشيده شده است و ديگرى حق نفوذ در حريم آنان
بدون اجازۀ آنها ندارد، ولى روشن است كه منظور از آن در آيۀ مورد بحث
همان زنان شوهردار است، مىفرمايد:
«و
نكاح زنان محصنه (شوهردار) بر شما حرام است مگر آنها را كه (در جنگهاى با كفار به
حكم خدا) متصرف و مالك شدهايد...» نساء/ 24.
اين
حكم، اختصاصى به زنان مسلمان ندارد، بلكه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم
را دارند، يعنى ازدواج با آنها ممنوع است.
تنها
استثنائى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت
مسلمانان در جنگهاى در مىآيند، اسلام اسارت آنها ره به منزلۀ «طلاق» از
شوهران سابق تلقى مىكند و اجازه مىدهد بعد از تمام شدن عدۀ آنها[1]با آنان ازدواج كنند و يا
همچون يك كنيز با آنان رفتار شود«إِلاّٰ مٰا مَلَكَتْ أَيْمٰانُكُمْ».
ولى
اين استثناء به اصطلاح، «استثناى منقطع» است، يعنى چنين زنان شوهردارى كه در اسارت
مسلمانان قرار مىگيرند رابطۀ آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد
شد، درست همانند زن غير مسلمانى كه با اسلام آوردن، رابطۀ او با شوهر سابقش
(در صورت ادامۀ كفر) قطع مىشود و در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت[*]. (ج 332/3 - 333.)
از
مادّۀ «حصن» (بر وزن جسم) به معنى «دژ» مىباشد، بنابراين جملۀ«قُرىً مُحَصَّنَةٍ»در آيۀ مورد
بحث، به آباديهايى گفته مىشود كه بهوسيلۀ برج و بارو، يا كندن
[1]مقدار عدۀ اين گونه زنان، يكبار قاعده شدن و يا
اگر باردار باشند، «وضع حمل كردن» است.
[*] دربارۀ فلسفۀ اين حكم، رجوع فرماييد به جلد سوم
تفسير نمونه، صفحه 332 به بعد.