از ماده «بتل» (بر وزن حتم)، در اصل به معنى «انقطاع» است، و لذا
به مريم، «بتول» گفته شده، چرا كه هيچ همسرى براى خود انتخاب نكرده بود، و اگر به
بانوى اسلام فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) نيز «بتول» گفته مىشود به خاطر اين
است كه او از زنان عصر خود از نظر اعمال و رفتار و معرفت جدا و برتر و به حالت
انقطاع الى اللّه رسيده بود.
به هر حال «تبتّل» آن است كه انسان با تمام قلبش متوجه خدا و از ما
سوى اللّه منقطع شود و اعمالش را فقط به خاطر او بهجاآورد و غرق در اخلاص او شود.
و اگر در روايت از پيغمبر گرامى اسلام (ص) نقل شده: لا رهبانيّة و
لا تبتّل فى الاسلام. «در اسلام نه رهبانيت است و نه تبتّل.»[1]اشاره به اين است كه ترك
دنيا به آن معنى كه در ميان راهبان مسيحى معمول است در اسلام وجود ندارد آنها براى
ترك دنيا، هم ازدواج را ترك مىكنند و هم هرگونه فعاليت اجتماعى را، اما يك مسلمان
واقعى در عين اين كه در قلب اجتماع زندگى مىكند تمام توجهش به خداست.
در بعضى از روايات، از امامان، معصوم (ع) نقل شده كه «تبتّل» به
معنى بلند كردن دست در نماز است[2]،
ولى روشن است كه اين در حقيقت بيان يكى از مظاهر اخلاص و انقطاع الى اللّه مىباشد.
به هر حال آن ياد پروردگار و اين اخلاص سرمايه عظيم مردان خدا در
برنامه سنگين هدايت خلق است. (ج 178/25.)
[*]وَ
اُذْكُرِ اِسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً.«نام پروردگارت
را ياد كن و تنها به او دل ببند» مزمل/ 8. توضيح: طبق قاعده، «مفعول مطلق» در اين
جا بايد «تبتل» كه مصدر باب «تفعّل» است ذكر شود، ولى به جاى آن مصدر باب تفعيل
آمده، اين امر علاوه بر اين كه هماهنگى آخر آيات را حفظ مىكند، ممكن است اشاره به
نكته لطيفى باشد و آن اين كه «انقطاع الى اللّه» نه تمامش اكتسابى است و نه تمامش
موهبتى است، از يكسو تلاش و كوشش بنده پرهيزگار شرط است، و ازسوىديگر لطف
پروردگار.