اسم الکتاب : تحليلى بر دعاهاى انبيا در قرآن المؤلف : خزائلی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 221
مىخواندند به فرادى بخوانند و احتمال داده شده كه به
آنها فرموده مانند من، به شكرانه اين نعمت خدا را تسبيح گوييد و به مدح و ثناى او بپردازيد
اما چه نشانه عجيبى نشانهاى كه از يكسو هماهنگ با حال مناجات و دعاى او بود و از
سوى ديگر او را از همۀ خلايق مىبرّيد و به خدا پيوند مىداد تا در اين حال
شكر اين نعمت بزرگ را بجا آورد و به غير از ياد خدا به چيزى نپردازيد و اين نشانه
آشكار و معجزه بزرگى است كه انسان با داشتن زبان سالم و قدرت بر هر گونه نيايش با
پروردگار، در برابر مردم توانائى سخن گفتن را نداشته باشد. نظير آياتى كه ذكر شد
چند آيه نيز در پيرامون دعاى زكريا در سوره انبيا آمده مىفرمايد:
(وَ زَكَرِيّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً
وَ أَنْتَ خَيْرُ اَلْوارِثِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْيى وَ أَصْلَحْنا
لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي اَلْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً
وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ؛[1]زكريا را به يادآور در آن هنگام كه پروردگارش
را خواند و عرض كرد پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا كن) و
تو بهترين وارثانى. سالها بر عمر زكريا گذشت و برف پيرى بر سرش نشست. اما هنوز
فرزندى نداشت و از سوى ديگرى همسرى عقيم و نازا داشت و آرزوى فرزندى را داشت كه
بتواند برنامههاى الهى او را تعقيب كند و كارهاى تبليغيش نيمه تمام نماند و فرصت
طلبان بعد از او بر معبد بنى اسرائيل و احوال و هداياى آن كه بايد صرف راه خدا مىشد،
دست پيدا نكنند.)
با قلبى آكنده از ايمان با نهايت ادب از خداوند
فرزندى را خواست كه وارث او باشد خداوند هم اين دعاى خالص و سرشار از عشق به حقيقت
را اجابت كرد و همسر نازاى او را اصلاح نمود و قادر به آوردن فرزند قرار داد.
سپس خداوند متعال اشاره به سه قسمت از صفات برجسته
اين خانواده كرده چنين مىفرمايد: