اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 93
و اسلام دين و
قرآن كتابِ من و پسرم امام من است. سپس فرمود: خدايا فاطمه را به قول حقّ پا برجا بدار.
بعد از قبر او بيرون آمد.
عمار ياسر عرض
كرد: يا رسول اللّه پدر و مادرم به قربانت. نمازى بر او خواندید كه بر احدى
پيش از او نخوانده بودید؟ حضرت فرمود: او لايق آن بود. ابوطالب فرزندان
بسيار داشت و خير آنها فراوان بود، فاطمه گاه من را سير مىكرد و آنها گرسنه
بودند من را لباس در بر مىكرد و آنها برهنه بودند و گاه من را با صابون میشست و آنها
ژوليده بودند در احسان و نیکی به من لحظهای
کوتاهی نکرد و من را حتی بر فرزندان خود هم مقدم میداشت.
عمّار ياسر عرض
كرد: چرا چهل تكبير بر او گفتید؟ فرمود: به راست خود نگاه کردم دیدم
چهل صف فرشته حاضرند براى هر صفى تكبيرى گفتم، عرض كرد: چرا بىناله و بدون حركت
در قبر او دراز كشيدید؟ فرمود: مردم روز قيامت برهنه محشور میشوند و
من از خدا خواستم كه او را پوشیده محشور كند. به آن خدایی كه
جان محمد در دست او است از قبرش بيرون نشدم تا ديدم دو چراغ نور بالاى سر اوست و
دو چراغ نور برابر او و دو چراغ، نزد پاهاى او و دو فرشته بر قبر او موكلند كه تا
روز قيامت برايش آمرزش طلبند. [1]
11. احسان حضرت علی7
نسبت به قاتل خود
امیرمؤمنان
علی7 پس از آن که به دست ابن ملجم ضربت
خورد، از شدت زخم بیحال شده بود. وقتی به هوش آمد، امام حسن
مقداری شیر به آن حضرت داد. امام کمی از آن شیر را
خورد و بقیّه را به حسن داد و فرمود: این شیر را به
اسیرتان «ابن ملجم» بدهید! سپس فرمود: فرزندم! به آن حقّی که بر
گردن تو دارم، بهترین خوردنیها
[1].[136]
ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، دار الكتب
الاسلاميه، ص ۱۱ و ۱۰.
اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 93