اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 52
دوزخ گرديم و به هلاكت برسيم؟ چرا خود را
معرفی نفرمودید؟
امام سجّاد در
پاسخ فرمود: من يكبار با كاروانى كه من را میشناختند همسفر
شدم و افراد آن كاروان آنگونه كه بايد به رسول خداﷺ احترام شود به من احترام گذاردند،
من دوست ندارم كه آنگونه با من رفتار شود از اين رو در سفر به صورت ناشناس سفر
کردم تا كسى من را نشناسد؟[1]
31. احترام و محبّت با مردم در رفتار
يكى از أصحاب امام
سجاد7 به نام زُهَرى در حالى كه خيلى غمگين و افسرده بود، خدمت امام
سجاد7 رسید. حضرت فرمود: چرا غمگین هستى؟ زُهَرى عرض
کرد: يا بن رسول اللّه! آزار و اذیت بسيارى از سوى دوستان و آشنايانم به من میرسد آنان نسبت به
موقعيّت كنونى من چشم طمع دوختهاند، به چه اميدى به دوستان خود، خوشبين باشم.
امام سجّاد7
فرمود:
اى زُهَرى! زبان خود را كنترل نما و هر سخنى را هر جا و پيش هر كس مگو؛ بدان که
اگر رعايت حال اشخاص را بنمایى، تمام افراد خاطرخواه تو خواهند شد... اى زُهرى!
چه میشود اگر مسلمانان
را همانند اعضای خانواده خود بشمار آوری، آنهایى كه از
تو بزرگترند
همچون پدر و آنهایى
كه كوچكترند همچون فرزندان خود و آنهایى كه هم سنّ تو هستند همچون برادران خود به شمار
آوری.
آيا هرگز دوست میدارى كه در حقّ يكى
از اعضای خانواده تو ظلمیشود يا گزندى به يكى از آنها برسد یا
بىجهت آبرويش
ريخته شود؟ اگر شيطان ملعون تو را وسوسه كرد كه تو بر يكى از مسلمانان برترى و فضيلت
دارى، اگر از تو بزرگتر است در دل خود بگو: او قبل از من ايمان آورده و بيش از من عمل صالح انجام
داده است